جدول جو
جدول جو

معنی هزائم - جستجوی لغت در جدول جو

هزائم(هََ ءِ)
ج هزیمه. (منتهی الارب). رجوع به هزیمه و هزایم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ ءِ)
جمع واژۀ خزامه و خزومه. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ / هَِ رُ)
شماره ای از هر چیز که پس از نهصدونودونهم و پیش از هزارویکم است
لغت نامه دهخدا
(هََ ءِ)
جمع واژۀ هضیمه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هضیمه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ ءِ)
جمع واژۀ همّه. رجوع به همه شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
حیران. شیدا. سرگشته. (مقدمه الادب زمخشری) : وقال: افق ! حتّی متی انت هائم ؟ ببثنه فیها قد تعید، و قد تبدی. (جمیل بن معمر العذری از آداب اللغه العربیه و تاریخها ج 1 ص 88). رجل هائم، مرد سرگشته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شیفته و سرگشته شونده در عشق و سرگردان در غیر راه راست و سخت تشنه شونده. (غیاث اللغات) ، سخت تشنه. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
احمد بن محمد بن خضر بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالدائم السلمی. شهاب الدین ابوالعباس منصوری مصری، معروف به هائم شاعر شافعی مذهب که بعد حنبلی شد. تولد او در سال 799 هجری قمری و وفاتش به سال 887هجری قمری اتفاق افتاد. ولی در کشف الظنون چ 1 و چ 2 و در ذیل دررالبحار چ 1 ج 1 ص 487 و چ 2 ج 1 ستون 746 ودر همین لغت نامه به نقل از کشف الظنون در ذیل کلمه احمد سال وفاتش 785 آمده است. ولی از مقایسه با سال تولد شاعر نادرستی آن آشکار میشود. و نیز در همان کشف الظنون چ 1 در ذیل ’دیوان هائم’ ص 526 سال وفاتش 887 ذکر شده است. دیوان شعرش ’قطره و زبد’ نام دارد
لغت نامه دهخدا
دعاهائی که بر بیماران بخوانند جهت شفا یافتن آنها، (سوره عزائم: سوره هایی که سجده واجبه دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزارم
تصویر هزارم
عددترتیبی براا (هزار) در مرحله هزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هضائم
تصویر هضائم
جمع هضیمه، ستم ها خشم ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هائم
تصویر هائم
شیفته، سر گشته، سخت تشنه
فرهنگ لغت هوشیار