معنی هروجه - جستجوی لغت در جدول جو

هروجه: هرسان هرطور هرطریق. یا به هروجه. بهرطریق بهرنحو

تصویری از هروجه — تصویر هروجه

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهروجه — تصویر بهروجه

نوعی بلور کبود شفاف و کم قیمت، کندر هندی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از رهوجه — تصویر رهوجه

پارسی تازی گشته رهوار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هروله — تصویر هروله

تند راه رفتن، نوعی حرکت بین راه رفتن و دویدن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مروجه — تصویر مروجه

مونث مروج. مونث مروج

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هروله — تصویر هروله

تند راه رفتن، لی لی کردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هروله — تصویر هروله

((هَ وَ لِ))

پویه، نوعی از حرکت بین راه رفتن و دویدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از روجه — تصویر روجه

شتاب

فرهنگ لغت هوشیار