- هرمزی
- منسوب به هرمز، منسوب به . رامهرمز، ازمردم رامهرمز
معنی هرمزی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
هرمز، نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری، نام یکی از پادشاهان ساسانی
از ریشه سنسکریت قرمزی در فارسی: خیری سوری قرمز بودن سرخی. یا قرمزی روز. شفقی که پیش از طلوع آفتاب و بعد از صبح بهم رسد
اهورمزدا، ستاره مشتری، روز اول ازهرماه شمسی، روزپنجشنبه. توضیح ایرانیانقبل ازاسلام بروزهای هفته مانند سامیان چندان توجهی نداشتند بمناسبت انتساب روز پنجشنبه به (مشتری) نزد سامیان این اطلاق بعمل آمده
همیشگی، ابدی، برای مثال ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی / با فزونیّ و کمی مر هرگزی را کی سزی؟ (ناصرخسرو - ۴۱۹)
avermelhado, vermelhidão
красноватый , покраснение
rötlich, Rötung
czerwonawy, zaczerwienienie
червонуватий , почервоніння
rojizo, enrojecimiento
rougeâtre, rougeur
rossiccio, rossore
roodachtig, roodheid
लालिमा , लाली
kemerahan
أحمريٌّ , حمرةٌ
붉은 기운이 있는 , 발그레함
אדמדם , אֲדֻמָּה
带红色的 , 红润
赤みを帯びた , 赤み
kırmızımsı
nyekundu kidogo, wekundu
สีแดงอมชมพู , ความแดง
লালচে , লালচে
سرخی مائل , سرخی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
اهورمزدا، خدای بزرگ ایرانیان، نام ستاره مشتری، نام پسر بهمن، نام پسر انوشیروان ساسانی، نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم