- هرزهخور
- هرزه خوار
معنی هرزهخور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هرزه خواری
کی که هرچیز خوردنی بیابد - در وقت وبیوقت - بخورد
آنکه بدون رعایت تناسب و بهداشت غذاخورد: (چون تنورازنارنخوت هرزه خوار وتیردم چون قطیرازروی فطرت بدگواروجان گزای) (خاقانی)
آنکه وقت و بی وقت هرجور خوردنی ای بخورد
هرزه دو
بدون رعایت تناسب وبهداتش غذاخوردن
آنکه بیهوده یا بکوچکترین سببی خندد: (به مکتب جگرگوشکان گریه مند غلامان به بازاروکوهرزه خند) (ظهوری)
آنکه بیجاخرج کند، مسرف