- هربون
- پارسی تازی گشته هربو از گیاهان اگر چه هربو چون ضمیران بود در شکل کجا توان شبه ضمیران به هربو کرد (اثیر اخسیکتی)
معنی هربون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاپوش
پارسی تازی گشته آرمون ربون پیشمزد پیش پرداخت
تحفه و هدیه، پیشکش
گریستن
(مبهم) هرگونه: (می نمود آن مرغ راهرگون شگفت تاکه باشد کاندرآید اوبه گفت) (مثنوی)
پولی که پیش از کار به مزدور دهند یا بابت قیمت چیزی بدیگری دهند پیش مزد بیعانه
گیاهی است شبیه به ضیمران وریحان: (اگر چه هربود چون ضمیران بوددرشکل کجاتوان شبه ضمیران به هربوکردک) (اثیرااخسیکتی)
پولی که پیش از انجام کاری به کسی می دهند، بیعانه، پیش بها، ارمون