جدول جو
جدول جو

معنی هرایی - جستجوی لغت در جدول جو

هرایی
از موسیقی مقامی و آوازی شرق مازندران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرایی
تصویر چرایی
علت، دلیل، سبب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرایی
تصویر قرایی
زهد ورزیدن، برای مثال فتادم در میان دردنوشان / نهادم زهد و قرایی به در باز (عطار۵ - ۳۳۳)، ای برآورده سر کبر از گریبان نفاق / نه به رعناییت یار و نه به قرایی قرین (سنائی۲ - ۲۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرایی
تصویر مرایی
ریاکار، آنکه ریا می کند، آنکه تظاهر به نیکوکاری و پاک دامنی می کند، دورو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرجایی
تصویر هرجایی
آواره، دوره گرد، هرزه گرد، برای مثال طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد / من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست (سعدی۲ - ۳۶۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرایی
تصویر چرایی
چرنده، حیوان علف خواری که چرا می کند، چرا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
نجات، آزادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هربایی
تصویر هربایی
منسوب به (هرباب)، آنکه درانواع دانشها وفنون مهارت دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
نجات خلاص (از قید و بند)
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به سرای: غلامان سرایی. یا ترک سرایی. ترکی که در سرای سلطان خدمت کند: کعبه چکنی با حجر الاسود و زمزم ها عارض و زلف و لب ترکان سراییی (خاقانی 435) توضیح نسخه بدل ترکان سرایی ترکان خطایی است. یا غلام سرایی. غلامی که در کاخ سلطنتی خدمت کند
فرهنگ لغت هوشیار
در ترکیبات آید و صفت را حاصل مصدر سازد بمعنی گراییدن: دست گرایی سرگرایی لشکر گرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرجایی
تصویر هرجایی
هرزه و دوره گرد
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به هرات ازمردم هرات، ساخته هرات، نوعی برنج گیلانی (ظاهرامنسوب به دهکده هرات رودسر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
از هوی ریژی خوشگذران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرجایی
تصویر هرجایی
((هَ))
آواره، دوره گرد، زن بدکاره، روسپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
((هَ))
دارای هوا، باددار، آن چه که در هوا جای گیرد یا جریان یابد، لطیف، سبک، انتقال پذیر، لغو، بیهوده، بی قرار، بی ثبات، بیهوده گوی، عاشق، تیر آتشبازی، کبود، لاجوردی. 11
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همایی
تصویر همایی
((هُ))
همای بودن، مانند هما بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرایی
تصویر سرایی
((سَ))
غلامان حرم و دربار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
((رَ))
خلاص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
خلاصی، نجات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همرایی
تصویر همرایی
اجماع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چرایی
تصویر چرایی
علت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
Aerial, Airline, Aerially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
Absolution, Deliverance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
aéreo, de maneira aérea
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
прощение , избавление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
aéreo, de manera aérea
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
Vergebung, Erlösung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
powietrzny, powietrznie, lotniczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
прощення , визволення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
воздушный , воздушно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
rozgrzeszenie, wybawienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
повітряний , по повітрю , авіаційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
赦免 , 解救
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هوایی
تصویر هوایی
luchtig, in de lucht, luchtvaart
دیکشنری فارسی به هلندی