جدول جو
جدول جو

معنی هراکلیتوس - جستجوی لغت در جدول جو

هراکلیتوس(هَِ)
فیلسوف یونانی قرون پنجم و ششم پیش از مسیح. وی معروف به ’فیلسوف گریان’ است زیرا زندگانیش با تیرگی و افسردگی همراه بود. او از قدیمترین فیلسوفان ماوراءالطبیعه است. (از فرهنگ بیوگرافی وبستر). یکی از بزرگان حکمای باستان هرقلیطوس از مردم افیسوس است که با دارای هخامنشی مکاتبه داشته و شاه او رابه دربار خود دعوت کرده است. سخنان او معروف به تیرگی و ابهام است. وی آتش را اصل و مبداء می شناسد و آن را مظهر کامل تبدل و بیقراری میداند. به وجود پابرجا قائل نیست و عالم را به رودی تشبیه می کند که همواره روان است و یک دم مانند دم دیگر نیست. ثبات و بقاء را منکر است و میگوید: هرچه را بنگری به اعتباری هست و به اعتباری نیست. ’می باشد’ معنی ندارد، باید گفت: ’میشود’. و ’شدن’، نتیجۀ کشمکش اضداد است و همین کشمکش همواره اجزاء عالم را با هم سازش و توافق میدهد. اضداد برای یکدیگر لازم اند ولی باید در حال اعتدال و تناسب بمانند و همین که یکی از آنها از حد اعتدال بیرون شد عدل عالم او را به مقام خود برمیگرداند. زندگی یکی، مرگ دیگری است و عدم این مایۀ وجود آن است و مرگ و زندگی و هستی و نیستی در واقع یکی است. (ازسیر حکمت در اروپا تألیف محمدعلی فروغی ص 4 و 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ)
امپراطور معروف رم شرقی که دوران حکومتش از 610 تا 641 میلادی بود. وی در کاپادوکیه متولد شد. نام پدرش نیز هراکلیوس بود. وی معاصر خسروپرویز بود و با ایران و مصر جنگهایی کرد. جنگ او با ایران بر سر سوریه بود و میان سالهای 613 و 614 میلادی واقع شد و به شکست هراکلیوس پایان یافت. (از فرهنگ بیوگرافی وبستر). رجوع به هرقل شود
لغت نامه دهخدا