جدول جو
جدول جو

معنی هرآیی - جستجوی لغت در جدول جو

هرآیی
هرای و هرایی در لغت به معنی فریاد و فریاد در کوهستان استدر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ)
دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 15 هزارگزی جنوب شرقی آوج قرار دارد و جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 1270 تن سکنه است. محصول عمده اش غله، سیب زمینی، انگور، زردآلو، و کار مردم زراعت و جاجیم بافی و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(سِ پِ)
آنکه صفت و آیین او چون سپهر بود. بلندطبع:
خسرو جلال الدین سزد دارای شروان این سزد
برجش سپهرآیین سزد دوران نو پرداخته.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُو هََ)
از امرای عظام الب ارسلان پادشاه سلجوقی بوده است. وی در سال 466 هجری قمری شحنگی بغداد داشت. اما رکن الدین ابوالمظفر برکیارق فرزند ملکشاه وی را معزول کرد. گوهرآیین از طرف ملکشاه سلجوقی مأموریت فتح یمن یافت و پس از فتح قسمت زیادی از یمن در 70سالگی بدرود حیات گفت. (از اخبارالدوله السلجوقیه ص 72) (معجم الانساب زامباور) (مجمل التواریخ). و حمداﷲ مستوفی نویسد: سلطان برکیارق در سنۀ 493 هجری قمری در جنگ با برادرش به قتل رسید و گوهرآیین شحنۀ بغداد نیز در این جنگ کشته شد. (تاریخ گزیده حمداﷲ مستوفی ص 452). رجوع به سعدالدوله گوهرآیین شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هرآیینه
تصویر هرآیینه
هرآینه: (هرآیینه خردداری ودانی که توامروز درشهرکسانی) (ویس ورامین) -2 هرآینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهرآیین
تصویر شهرآیین
تمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
از موسیقی مقامی و آوازی شرق مازندران
فرهنگ گویش مازندرانی