لیل مدجدج، شب تاریک. (آنندراج). مظلم. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). رجوع به تدجدج شود، کسی که دجاجه را به لفظ دجدج خواند. (از آنندراج) : دجدج الرجل بالدجاجه، صاح بها. (اقرب الموارد) ، مدجوج. مدجّج. (متن اللغه). رجوع به مدجج شود
لیل مدجدج، شب تاریک. (آنندراج). مظلم. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). رجوع به تدجدج شود، کسی که دجاجه را به لفظ دجدج خواند. (از آنندراج) : دجدج الرجل بالدجاجه، صاح بها. (اقرب الموارد) ، مدجوج. مُدَجَّج. (متن اللغه). رجوع به مدجج شود