معنی هجواس - جستجوی لغت در جدول جو
هجواس
نیمه خشک
ادامه...
نیمه خشک
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هجاس
(هََ جْ جا)
شیر بیشه ای که گوش کند آواز را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). اسد مستمع. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد)
ادامه...
شیر بیشه ای که گوش کند آواز را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). اسد مستمع. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هواس
(هََوْ وا)
گشن تیزشهوت. (منتهی الارب) ، شیر نیک درنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
ادامه...
گشن تیزشهوت. (منتهی الارب) ، شیر نیک درنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هواس
(هََ)
خواهانی گشن. (منتهی الارب)
ادامه...
خواهانی گشن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویر جواس
جواس
شیر از جانوران
ادامه...
شیر از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
هجواستن
نیمه خشک شدن درخت و گیاه، پارچه ای تر که در حال خشک شدن باشد
ادامه...
نیمه خشک شدن درخت و گیاه، پارچه ای تر که در حال خشک شدن باشد
فرهنگ گویش مازندرانی