جدول جو
جدول جو

معنی هتخشبذ - جستجوی لغت در جدول جو

هتخشبذ
(هَُ تُ بَ)
لقب رئیس و محافظ طبقۀ واستریوشان یا هتخشان که طبقۀ چهارم از طبقات اجتماعی ایران در روزگار ساسانی بوده است. رئیس این طبقه را واستریوشان سالار و واستریوشبذ هم میگفتند. ظاهراً واستریوشان سالار ریاست ادارۀ مالیه را بعهده داشته و تصور میرودکه علاوه بر خراج املاک، وصول باج شخصی هم بعهدۀ او بوده زیرا که لقب هتخشبذ (رئیس صنعتگران) یعنی رئیس همه مردمانی که کاردستی انجام میدهند مثل غلامان، دهقانان، تاجران و غیره. (از ایران در زمان ساسانیان، کریستنسن ترجمه رشید یاسمی). رجوع به هتخشان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَُ تُ)
به لغت پازند و پهلوی، بعضی دستورزان است که اهل حرفه و صنعت باشد. این طبقه از مردم ایران باستان، جزو طبقۀ واستریوشان که یکی از طبقات سه گانه (اتوربانان، ارتشتاران واستریوشان) اجتماع بود، محسوب میشدند. (یشتها. تألیف پورداود ج 2 ص 331). رئیس و بزرگ این طبقه را هتخشبذ یا واستریوشان سالاریا واستریوشان بد میگفتند. (ایران در زمان ساسانیان. کریستنسن ترجمه رشید یاسمی ص 119). و برای اطلاع بیشتر، رجوع به فرهنگ ایران باستان و گاتها تألیف پورداود و ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه رشید یاسمی و کلمه هتخشبذ شود
لغت نامه دهخدا
(تُ بَ)
رئیس صنعتگران. رجوع به هوتخش شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ خَشْ شِ)
شتری که چوب یا گیاه خشک خورد. (آنندراج). شتر خورندۀ چوب ویا گیاه خشک. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخشب شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
خوردن شتران چوب یا گیاه خشک را. (منتهی الارب) (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) : تتخشب الابل عیدان الشجر، ای تتناول اغصانه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هتخشبد
تصویر هتخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتخشبد
تصویر هوتخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتخش
تصویر هتخش
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
فرهنگ لغت هوشیار