به هندی یکی از نامهای نار است، ابوریحان بیرونی در جدول مربوط به زیجات، آن را بدینسان آورده: ’ثم اسماء النار و هی پافک، بیشفانر، دهن تپن، هتاشن، جلن، اکن. رجوع به ماللهند ص 85 شود. ممکن است صورتی از هتاس باشد. رجوع به هتاس شود
به هندی یکی از نامهای نار است، ابوریحان بیرونی در جدول مربوط به زیجات، آن را بدینسان آورده: ’ثم اسماء النار و هی پافک، بیشفانر، دهن تپن، هتاشن، جلن، اکن. رجوع به ماللهند ص 85 شود. ممکن است صورتی از هتاس باشد. رجوع به هتاس شود
در اصطلاح هیأت و نجوم هندیان، این کلمه صاحب جوک چهارم باشد که آن را محمود دانند. هتاس همان نار است. رجوع به ماللهند ص 265 شود. ظاهراً صورتی از هتاشن است. رجوع به هتاشن شود
در اصطلاح هیأت و نجوم هندیان، این کلمه صاحب جوک چهارم باشد که آن را محمود دانند. هتاس همان نار است. رجوع به ماللهند ص 265 شود. ظاهراً صورتی از هُتاشَن است. رجوع به هُتاشَن شود