معنی هبوات - جستجوی لغت در جدول جو

هبوات

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هبات — تصویر هبات

هبه ها، دادن چیزهایی به کسانی بدون عوض، بخشش ها، جمع واژۀ هبه

فرهنگ فارسی عمید

(صَ بَ)

جمع واژۀ صبا. (منتهی الارب). رجوع به صبا شود

لغت نامه دهخدا

(رِبْ)

عشرات الوف در مراتب شانزده گانه عدد فیثاغوریان. (رسائل اخوان الصفا)

لغت نامه دهخدا

(شَ بَ)

جمع واژۀ شبا و شباه. (از منتهی الارب). رجوع به شباه شود

لغت نامه دهخدا

(لَ بُ)

جمع واژۀ لباه. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

(هَُ بَ)

کسانی که از نژاد هبل میباشند. (ناظم الاطباء). اولاد و احفاد هبل که پدر قبیله ای از کلب بود

لغت نامه دهخدا

(هَُ بَ)

جمع واژۀ هبعه. رجوع به هبعه شود

لغت نامه دهخدا

(هََ فَ)

جمع واژۀ هفوه. لغزشها. (یادداشت مؤلف) : از جانب سلطان بر آن هفوات اغضا میرفت. (ترجمه تاریخ یمینی).... و اغضا بر هفوات و بادرات آن قوم مبذول داشت. (جهانگشای جوینی). از هفوات ایشان تجاوز و اغماض رفت. (جهانگشای جوینی)

لغت نامه دهخدا

(هََ نَ)

جمع واژۀ هناه. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

(نُ بُوْ وا)

جمع واژۀ نبوه. رجوع به نبوت و نبوه شود

لغت نامه دهخدا

(هَِ)

جمع واژۀ هبه. رجوع به هبه شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از نبوات — تصویر نبوات

جمع نبوه، پیامبری ها آگاه کردن ها جمع نبوت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هفوات — تصویر هفوات

جمع هفوه، لغزش ها، شتافتن ها، بال زدن ها، لغزشها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هبات — تصویر هبات

جمع هبه، بخشش ها، دهش ها

فرهنگ لغت هوشیار