نام جایی است. ذوالرمه گفته است: ابی فارس الحواء یوم هباله اذا الخیل بالقتلی من القوم تعثر. و بعضی به فتح هاء ضبط کرده اند. ابوزیاد گوید. هباله از آبهای بنی نمیر است و گویند که ذروه بن جحفه العبدی الکلابی روزی به طلب طعام برای خانوادۀ خود، از خانه خارج شد و پس از کسب غذای اندکی که بر پشت شتر نهاده بود بسوی اهل و عیال برمی گشت. هنگامی که به محل هباله رسید از شتر فرود آمد و آن را برای چرا رها کرد. اما وقتی که خواست سوار شود دید که بار شتر بسرقت رفته است. ذروه بر رد پای شتر برفت تا به خیمه هایی رسید که منازل بنی عثیر نمیری بود. چیزی نگفت و برگشت. چون بمنزل رسید، مورد سرزنش و ملامت همسرش واقع شد و این اشعار را سرود: سیعلم عمناالغادی علینا بجنب القف ان لنا رجالا رجال یطلبون ثمیلتیهم ساوردهم هباله او هبالا لعلی ان امیرک من عثیر و من أصحابه ثملا ثقالا. سال بعد از این واقعه عده ای از جوانان به منازل بنی عثیر به محل هباله رفتند و هفت شتر آبستن را از ایشان ربودند و با فروش آنها غذا و لباس و غیره تهیه کردند. مسافربن ابی عمرو در این موضع درگذشت و ابوطالب بن عبدالمطلب مرثیه ای درباره وی گفته که در آن نامی از این محل آورده است: لیت شعری مسافربن ابی عم رو ولیت یقولها المحزون رجع الوفد سالمین جمیعاً و خلیلی فی مرمس مدفون میت درء علی هباله قد حا لت فیاف من دونه و حزون. (از معجم البلدان). ، (یوم...) نام جنگی است مر عرب را. خراشه بن عمرو العبسی درباره آن گفته: و نحن ترکنا غداه ام حاجب تجاذب نوحاً ساهر اللیل مثکلا و جمع بنی عمرو غداه هباله صبحنا مع الاشراف موتاً معجلا. (از معجم البلدان)
نام جایی است. ذوالرمه گفته است: ابی فارس الحواء یوم هباله اذا الخیل بالقتلی من القوم تعثر. و بعضی به فتح هاء ضبط کرده اند. ابوزیاد گوید. هباله از آبهای بنی نمیر است و گویند که ذروه بن جحفه العبدی الکلابی روزی به طلب طعام برای خانوادۀ خود، از خانه خارج شد و پس از کسب غذای اندکی که بر پشت شتر نهاده بود بسوی اهل و عیال برمی گشت. هنگامی که به محل هباله رسید از شتر فرود آمد و آن را برای چرا رها کرد. اما وقتی که خواست سوار شود دید که بار شتر بسرقت رفته است. ذروه بر رد پای شتر برفت تا به خیمه هایی رسید که منازل بنی عثیر نمیری بود. چیزی نگفت و برگشت. چون بمنزل رسید، مورد سرزنش و ملامت همسرش واقع شد و این اشعار را سرود: سیعلم عمناالغادی علینا بجنب القف ان لنا رجالا رجال یطلبون ثمیلتیهم ساوردهم هُباله او هبالا لعلی ان امیرک من عثیر و من أصحابه ثملا ثقالا. سال بعد از این واقعه عده ای از جوانان به منازل بنی عثیر به محل هباله رفتند و هفت شتر آبستن را از ایشان ربودند و با فروش آنها غذا و لباس و غیره تهیه کردند. مسافربن ابی عمرو در این موضع درگذشت و ابوطالب بن عبدالمطلب مرثیه ای درباره وی گفته که در آن نامی از این محل آورده است: لیت شعری مسافربن ابی عمَ َرو ولیت یقولها المحزون رجع الوفد سالمین جمیعاً و خلیلی فی مرمس مدفون میت درء علی هباله قد حا لت فیاف من دونه و حزون. (از معجم البلدان). ، (یوم...) نام جنگی است مر عرب را. خراشه بن عمرو العبسی درباره آن گفته: و نحن ترکنا غداه اُم حاجب تجاذب نوحاً ساهر اللیل مثکلا و جمع بنی عمرو غداه هباله صبحنا مع الاشراف موتاً معجلا. (از معجم البلدان)
بمعنی بعید، جوانی بود که در ترواس از طبقۀ فوقانی خانه ای که پولس آنجا بود، بزیر افتاد زیرا که پولس موعظۀ خود را طولانی ساخت و افتیخوس نزدیک پنجره نشسته بود و خواب او را درربود و از آنجا بزیر افتاد و بر جای خود سرد شد. پس از آن او را بنزد پولس آوردند و وی را حیات بخشید. (از قاموس کتاب مقدس) ، توابل در دیگ کردن. (المصادر زوزنی)
بمعنی بعید، جوانی بود که در ترواس از طبقۀ فوقانی خانه ای که پولس آنجا بود، بزیر افتاد زیرا که پولس موعظۀ خود را طولانی ساخت و افتیخوس نزدیک پنجره نشسته بود و خواب او را درربود و از آنجا بزیر افتاد و بر جای خود سرد شد. پس از آن او را بنزد پولس آوردند و وی را حیات بخشید. (از قاموس کتاب مقدس) ، توابل در دیگ کردن. (المصادر زوزنی)