جدول جو
جدول جو

معنی هاپتن - جستجوی لغت در جدول جو

هاپتن
دویدن، تاخت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ تَ)
به لغت زند به معنی هفت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
ابری که گاه ببارد و گاه نبارد. ج، هتن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هاتن
تصویر هاتن
بارنده
فرهنگ لغت هوشیار
بوجاری کردن شلتوک برنج با پارو یا طبق چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتن، خریدن، سپوختن
فرهنگ گویش مازندرانی
قدم زدن، راه رفتن، لگد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیدا کردن، یافتن، افتادن، بیمار شدن، به شدت خسته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاییدن
فرهنگ گویش مازندرانی
غربال کردن آرد
فرهنگ گویش مازندرانی