جدول جو
جدول جو

معنی هالزی - جستجوی لغت در جدول جو

هالزی
گیاه الزو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
فدراسیون مالزی، فدراسیونی که در آسیای جنوب شرقی بر شبه جزیره مالزی و مالاکا گسترش یافته و امروز قسمتی از فدراسیون ’مالزیا’ را تشکیل می دهد. فدراسیون مالزی در سال 1946 با شرکت دو مستعمرۀ قدیمی انگلستان یعنی پانانگ و مالاکا و نه حکومت نواحی هند شرقی (ژوهور، کداه، کلانتان، نگری، سامبیلان، پاهانگ، پراک، پرلیس، جلانگور و ترانگانو) تشکیل شد و استقلال خود را در سال 1957 بدست آورد و در سال 1963 وارد فدراسیون مالزیا شد. (از لاروس). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
آهنگر و صیقل گر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). منسوب بسوی هالک بن عمرو بن اسد بن خزیمه بدان جهت که نخستین کسی که کار آهن کرد آن هالک بود. (منتهی الارب). نسبه الی هالک اسم رجل اول من عمل الحدیده. و هو من بنی اسد و لذلک یقال لهم القیون. (معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هالی
تصویر هالی
ستاره دنباله دار منظومه شمسی با مدار گردشی برابر 76 سال
فرهنگ فارسی معین
هوس، میل زیاد
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفند تازه زاییده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیاز وحشی، کنایه از افراد لاغر، گوسفند لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی