جدول جو
جدول جو

معنی هارپر - جستجوی لغت در جدول جو

هارپر
(پِ)
یکی از شهرهای ساحلی جمهوری لیبریا که در ساحل رود خانه گرن واقع شده است و بوسیلۀ اقیانوس اطلس مشروب میشود و 4000 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هارپ
تصویر هارپ
ساز زهی مثلث شکل، در اندازه های مختلف که با انگشت و به صورت تک نوازی نواخته می شود و در ارکسترها کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارپر
تصویر خارپر
پرهایی که در ابتدا به شکل خار در تن جوجه های پرندگان می روید، تیغ پر، سیخ پر
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ پَ)
قسمی شیشه. (یادداشت مؤلف). ظرف شیشه ای مکعب مستطیل شکل که آب یا نوشابه را بکار دارند، چهارپهلو، دارای چهارپره، قسمی چماق که بر سرآن آهنی گنده و چهارپر است. (یادداشت مؤلف) ، دارای بال برای پریدن. رجوع به چارپر شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ تَ گِ)
دهی است از بخش ایزۀ شهرستان اهواز. از چاه آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ وَ)
تیره ای از طایفۀ ممزائی ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
نام ساز سه گوشه ای که تارهای آن در طول نامساویند و با دو دست نواخته میشود، هارپ را مصریان قدیم و عبرانیان و اقوام دیگر به حالت بسیار ناقص و ابتدائی میشناختند و به کار میبردند، بنابر افسانه ها داود پیغامبر به همراهی این ساز آواز میخوانده، در نقش های باستانی مصر و ایران پیش از اسلام (دورۀ ساسانیان) این ساز دیده میشود، و در آثار شعرای ما از آن سخن بسیار رفته است، چنانکه از نقش ها و تاریخ های موسیقی برمی آید این ساز مورد توجه زنان بوده و گویا ظاهر ظریف و شاعرانۀ آن آنان را میفریفته است، در دوره های کهن 4 سیم داشته که بتدریج رو به افزایش نهاده است، ’هارپ’ به صورتی که امروز در موسیقی علمی معمول است، یعنی ’هارپ’ مدل ’ارار’، در قرن نوزدهم میلادی بوسیلۀ ’سباستین ارار’ فرانسوی تکمیل شد و در ارکستر راه یافت، هارپ ’ارار’ 47 سیم دارد و در حال طبیعی در گام ’دو بمل’ بزرگ میباشد، پایۀ آن را 7 رکاب (پدال) احاطه کرده است که هر یک مخصوص یکی از نت های هفتگانه است و در زیر هر کدام دو حفره قرار دارد که روی هم تعبیه شده، هر یک از رکابها (پدال) بنابر اینکه آن را در حفرۀ اول یا دوم قرار دهیم و یا به حال اصلی خود بگذاریم، به سه حالت مختلف می تواند درآید، چون یک حفره پائین تر می آید سیم آن کشیده شده و صدای آن بفاصله نیم پرده زیرتر میگردد و به همین ترتیب چون در حفرۀ دیگر قرار گیرد صدایی از آن هارپ برمیخیزد که از صدای پدال حفرۀ اول نیم پرده زیرتر است، نقش ’پدال مربوط به سیم ’’ر’ در شکل زیر هویداست:
دو
O
ر بمل
O حالت اصلی
ر
O حفرۀ اول
ر دیز
O حفرۀ دوم
می
O
اگر یکی از پدالها را به حفرۀ اول پایین بیاوریم و در جای خود ثابت نگاه داریم، مثلا اگر این کار را با پدال ’فا’ بمل انجام دهیم سیم فابمل از طول کوتاه و صدایش نیم پرده زیرتر میشود، بدین معنی که فابمل - یا بهتر بگوییم فاهای بمل - به ’فا’ طبیعی یا ’بکار’ مبدل میشود و بدین ترتیب گام سل بمل بزرگ را به دست می آوریم، بعد از آن اگر پدال دوبمل را در حفرۀ اول قرار دهیم، گام ’ر’ بمل بزرگ را خواهیم داشت، بدین طریق با پایین آوردن پدالها در حفرۀ اول به ترتیب گام ’لا’ بمل، ’می’ بمل، ’سی’ بمل، فا و بعد دو بزرگ را به دست خواهیم آورد، با داشتن گام دو بزرگ اگر نظری به پدالها بیفکنیم آنها را در حفرۀ اول ثابت خواهیم دید، حال اگربه پدال ’فا - بکار’ برگردیم و آن را در حفرۀ دوم ثابت کنیم سیم ’فا’ نیم پرده باز کوتاهتر می شود و تمام سیم های ’فا’ به ’فا دیز’ مبدل میشود و گام سل بزرگ را به دست خواهیم آورد، هرگاه 6 پدال دیگر را به ترتیب به همین منوال در حفرۀ دوم قرار دهیم گام های ر، لا، می، سی، فا و ’دو دیز’ را به دست می آوریم ... پدالهای هارپ پیش از قرن نوزدهم میلادی به وجود نیامده بود، از این رو نوازندۀ هارپ قدرت و وسیلۀ فنی بسیار محدودی داشت و به پیانوزنی می ماند که فقط مضراب های سفید را در اختیار داشته باشد ... با توجه به آنچه گذشت، اگر آهنگسازی بخواهد اثری برای هارپ بنویسد ناگزیر است که به نکات زیر توجه کند: گام کروماتیک اصلاًبا هارپ ناسازگار است و میتوان گفت که برای این سازممنوع میباشد مگر در یک حالت بسیار آهسته، زیرا هر نوت کروماتیک به عوض کردن یک پدال احتیاج دارد ... درگام کوچک، بواسطۀ عوض کردن پدالها در درجات 6 و 7 گام خالی از اشکال نیست و خلاصه تغییرات مقام (مودولاسیون) سریع بخصوص در گام هایی که خیلی از هم دورند بسیار مشکل است، زیرا عوض کردن پدالها وقت میگیرد و به علاوه در هر دفعه با هر پا یک پدال را بیشتر نمی توان عوض کرد، نکتۀ قابل ملاحظه ای که آهنگسازان باید در نظر داشته باشند دانستن نام پدالهای مخصوص پای راست و پای چپ است: پدالهای می، فا، سل، لا زیر پای راست و پدالهای سی، دو، ’ر’ زیر پای چپ قرار دارد، گام هایی که برای هارپ بسیار مناسب و خوش صداست گام های بمل دار میباشد، چون سیم ها به حال طبیعی و بلندی کامل خود میباشد، گام های بزرگ سهل ترین گام هایی است که میتوان به کار برد، چون این ساز با گام بزرگ کوک میشود، آکورهای متوافق، آریژه (سازشهای شکسته)، گام های دیاتونیک، اکتاو ’گلیساندو’ را به روی هارپ سلیس و استادانه میتوان اجرا کرد، به علت کم بودن فاصله بین سیم ها، به همان سهولتی که اکتاو را روی پیانو میگیریم فاصله دهم را روی هارپ می توانیم بگیریم، اما در آکور فقطباید 4 نت را برای هر دست در نظر گرفت، چون با انگشت پنجم کار نمی کنیم، ’تریل’ها و نت های تکرار شده هم چندان نتیجۀ خوبی نمی دهند، هارپ مثل همه سازهای زهی دارای نت های آرمونیک قابل توجهی است، با فشار دادن کف دست به روی سیم ها و بالمس کردن سیم مورد نظر نت آرمونیک را میتوان به گوش رسانید، اگر با سیم هایی که وسط هارپ قرار گرفته این کار را انجام دهیم، دست راست فقط میتواند یک نت آرمونیک را اجرا کند، در حالی که دست چپ 2 و گاهی 3 نوت را میتواند اجرا کند، با در نظر گرفتن این نکات باید گفت هارپ از لحاظ حدود و وسعت فنی با پیانو چندان اختلافی ندارد، از آثاری که برای هارپ نوشته شده بعضی از آنها برای پیانو هم قابل اجراست، عکس این مورد نیز صحیح است، مثلاً ’ارابسک’ و ’دختر سپیدموی’ از ’دوبوسی’، ’پرلود’ها و بسیاری از آثار دیگر باخ با اندک تغییراتی برای هارپ ترتیب داده شده است، از میان آهنگسازانی که برای هارپ آثاری نوشته اند ’موزار’ (کنسرتو برای فلوت و هارپ)، ’هاسلمان’، ’پیرنه’، ’دوبوسی’ و ’رادل’ را میتوان نام برد، (از مجلۀ موسیقی، شمارۀ 5، دورۀ سوم، دی 1335هجری شمسی صص 62 - 65)
لغت نامه دهخدا
نام شهری از امپراتوری اتیوپی، پایتخت ایالتی به همین نام، سکنۀ آن به چهل هزار تن میرسد، مرکز بزرگ داد و ستد و ارتباط کاروانها با خلیج عدن، در سال 1521 میلادی به تصرف مسلمانان درآمد و تا سال 1875 شهر هارا حاکم نشین نیمه مستقلی بود و مصریها از 1875 تا 1884 میلادی آن را تسخیر کردند، در سال 1887 میلادی منلیک آن را به امپراتوری خود ملحق کرد، در کودتای اخیر هارار تنها ایالتی بود که به ’هیلاسلاسی’ وفادار ماند
لغت نامه دهخدا
نوعی از ماهی کوچک است و پای بسیاردارد و بر پشت او خار هم هست، و به این معنی هازیا هم به نظر آمده است که به جای رای بی نقطه زای نقطه دارو به جای بای فارسی یای حطی باشد، (برهان) (آنندراج)، نوعی از ماهی خاردار کوچک و خرد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پِ)
یکی از شهرهای آلمان (پروس، وستفالی و آرنسبرگ) که دارای 5400 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
ساز فنلاندی از نوع سنتور که دارای پنج سیم است و از چوب درخت قان ساخته میشود، طول آن تقریباً پنجاه سانتیمتر است
لغت نامه دهخدا
(پِ)
در افسانه های یونانی، نام زن کلینیس است که به ارادۀ خدایان، به صورت شاهینی درآمد
لغت نامه دهخدا
نام سه موجود عجیب الخلقۀ بالدار است، چهرۀ این موجود به چهرۀ زن، بدن او به کرکس میماند، ناخن های برگشته دارد و مرگ و کشمکش شدید را تجسم می دهد
لغت نامه دهخدا
(زِ)
پل -هرمن. ستاره شناس آلمانی که در سال 1857 میلادی در گروسن هن (ساکس) متولد شد ورئیس رصد خانه کیل بود. آثار وی به شرح زیر است: بررسی هایی درباره ستارۀ دنباله دار بررسن از سال 2 (1883) ، تغییرات مدارهای سیارات اعظم در قرون (1895) و روش ساده برای تعیین خط سیر یک سیاره (1913)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
سیخ پر. تیغ پر. پرهای ابتدائی مرغان که بصورت خار است. رجوع به تیغپر شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ تَ گِ)
دهی است از بخش ایزۀ شهرستان اهواز. از چاه آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی از انگلیسی باستانی چنگ سازی است که سر ژن خمیده و تارها دارد از بس فغان وشیونم چنگی است خم گشته تنم اشک آمده تا دامنم از هر مژه چون تارها (جامی) سازی است سه گوشه که تارهای آن در طول نامساویند و با دو دست نواخته شود. توضیح هارپ در دوره های قدیم چهار سیم داشته و بتدریج عدد سیمها روبافزایش نهاده هارپ بصورتی که امروز در موسیقی علمی معمول است یعنی هارپ مدل (ارار) که درقرن 19 م. بوسیله سیاستین ارار فرانسوی تکمیل شد و در ارکستر راه یافت. هارپ ارار 47 سیم دارد و در حال طبیعی درگام (دوبمل ماژور) میباشد. پایه آنرا 7 رکاب (پدال) احاطه کرده است که هر یک مخصوص یکی از نوتهای هفتگانه است و در زیر هر کدام دو حفره قرار دارد که روی هم تعبیه شده است
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی ماهی خاردار کوچک و خرد (ناظم الاطباء) توضیح با ماخذی که دردست بود گونه آن شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی از فنلاندی چنگ فنلاندی پنجسیم ساز فنلاندی از نوع سنتور دارای 5 سیم و آن از چوب فان ساخته میشود و طولش تقریبا 50 سانتیمتر است
فرهنگ لغت هوشیار
سازی است سه گوشه که تارهای آن در طول نامساویند و با دو دست نواخته شود
فرهنگ فارسی معین