معنی نکشیه - جستجوی لغت در جدول جو
نکشیه
توزین نشده، وزن نشده
ادامه...
توزین نشده، وزن نشده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کشیه
(کُ)
پیه سوسمار. (بحر الجواهر)
ادامه...
پیه سوسمار. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا
نشیه
(نِشْ یَ)
رایحه. (معجم متن اللغه) (المنجد). ج، نشایا. و رجوع به نشیّه و نشیه شود
ادامه...
رایحه. (معجم متن اللغه) (المنجد). ج، نشایا. و رجوع به نَشیَّه و نُشْیَه شود
لغت نامه دهخدا
نشیه
(نُشْ یَ)
رایحه. (اقرب الموارد). ج، نشایا. رجوع به نشیه شود
ادامه...
رایحه. (اقرب الموارد). ج، نشایا. رجوع به نِشیَه شود
لغت نامه دهخدا
نشیه
(نَ شی یَ)
بوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رایحه. (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغه). رجوع به نشیه شود
ادامه...
بوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رایحه. (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغه). رجوع به نِشیَه شود
لغت نامه دهخدا
تصویر نکایه
نکایه
نکایت در فارسی پیروزی بر دشمن، کشتن زخم رساندن
ادامه...
نکایت در فارسی پیروزی بر دشمن، کشتن زخم رساندن
فرهنگ لغت هوشیار