معنی نپجا - جستجوی لغت در جدول جو
نپجا
ناپز مواد خوارکی دیرپز
ادامه...
ناپز مواد خوارکی دیرپز
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نجا
(نِ)
شهری به ساحل بحرالزنج (دریای زنگبار) نزدیک مرکه و مقدشوه (موگادیشو). (از یادداشت مؤلف)
ادامه...
شهری به ساحل بحرالزنج (دریای زنگبار) نزدیک مرکه و مقدشوه (موگادیشو). (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نجا
(عَ)
باز کردن پوست را، ناشناس کردن تا چشم زخم رساندن کسی را. (منتهی الارب) ، نجو. رجوع به نجو شود
ادامه...
باز کردن پوست را، ناشناس کردن تا چشم زخم رساندن کسی را. (منتهی الارب) ، نجو. رجوع به نجو شود
لغت نامه دهخدا
تصویر ناجا
ناجا
بیجا بی موقع مقابل بجا (ی)، بی فایده بی حاصل
ادامه...
بیجا بی موقع مقابل بجا (ی)، بی فایده بی حاصل
فرهنگ لغت هوشیار
پنجا
پنجاه
ادامه...
پنجاه
فرهنگ گویش مازندرانی
پجا
مواد خوراکی که زود پخته شود، فاصله، فاصله ی موجود میان دو ردیف از درختان باغ که جهت برخورداری
ادامه...
مواد خوراکی که زود پخته شود، فاصله، فاصله ی موجود میان دو ردیف از درختان باغ که جهت برخورداری
فرهنگ گویش مازندرانی