جدول جو
جدول جو

معنی نویم - جستجوی لغت در جدول جو

نویم
(نَ)
لفظی است که آن را در عربی محض می گویند، همچنانکه گویند بنویم دیدن شناخت، یعنی بمحض دیدن شناخت. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). از برساخته های دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود
لغت نامه دهخدا
نویم
(نَ)
مرد کندخاطر نادان، یا گمنام بی اعتبار. (منتهی الارب). مغفل، و گفته اند خامل. (از اقرب الموارد). نومه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوید
تصویر نوید
(پسرانه)
مژده و بشارت، مژده، خبرخوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوین
تصویر نوین
(پسرانه)
تازه، جدید، تازه، جدید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعیم
تصویر نعیم
(پسرانه)
نعمت، نرم و لطیف، از نامهای بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
(دخترانه)
باد ملایم، باد خنک، بوی خوش، نصرت نکیسا، نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی، باد بسیار آرام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ندیم
تصویر ندیم
(پسرانه)
همنشین و هم صحبت، به ویژه با بزرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قویم
تصویر قویم
راست و درست، معتدل، استوار، خوش قامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشیم
تصویر نشیم
مخفف نشیمن، آشیانۀ مرغ، برای مثال چنین گفت سیمرغ با پور سام / که ای دیده رنج نشیم و کنام (فردوسی - ۱/۱۷۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نویس
تصویر نویس
پسوند متصل به واژه به معنای نویسنده مثلاً دعانویس، روزنامه نویس، نامه نویس، پسوند متصل به واژه به معنای نوشته شده مثلاً پاک نویس، چرک نویس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعیم
تصویر نعیم
نعمت، مال، پر نعمت، از نام های بهشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نایم
تصویر نایم
کسی که به خواب رفته، خوابیده، خفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوید
تصویر نوید
مژده، بشارت، خبر خوش، مژدگانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ندیم
تصویر ندیم
همدم، هم صحبت، همنشین
فرهنگ فارسی عمید
(تَ رَ)
بخوابانیدن. (تاج المصادر بیهقی). بخواب کردن و خوابانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نویس
تصویر نویس
بنویس، مینویسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشیم
تصویر نشیم
نشیمن، جا و مقام نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویص
تصویر نویص
توانایی، جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوین
تصویر نوین
جدید، بدیع، خوبترین از هر چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهیم
تصویر نهیم
بانگ شیر، بانگ پیل، گرسنه چشم سیری ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوام
تصویر نوام
بیماری خواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نودم
تصویر نودم
عدد ترتیبی برای نود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمیم
تصویر نمیم
سخن چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعیم
تصویر نعیم
نعمت و ناز، آسایش، فراخی مال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
باد نرم، دم باد، باد خوش، باد خنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظیم
تصویر نظیم
سروده سرواد، رشته مروارید، رده مخ (صف نخل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزیم
تصویر نزیم
دسته تره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایم
تصویر نایم
خوابیده، جمع نایمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ندیم
تصویر ندیم
همنشین، همدم
فرهنگ لغت هوشیار
گربزه دار استخواندار، بلندبالا خوش اندام، راست واستوار: مادینه راست و درست، استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عویم
تصویر عویم
کاهیده عام سال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویم
تصویر تنویم
خواب کردن خواب کردن خوابانیدن، یا تنویم مغناطیسی. هیپنوتیزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویم
تصویر تنویم
((تَ))
خوابانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوین
تصویر نوین
جدید، مدرن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوید
تصویر نوید
بشارت
فرهنگ واژه فارسی سره