جدول جو
جدول جو

معنی نویزک - جستجوی لغت در جدول جو

نویزک
(نِ)
دهی است از دهستان وسط بخش طالقان شهرستان تهران در 6 هزارگزی شمال شرقی شهرک درمنطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 425 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه، محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و بافندگی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیزک
تصویر نیزک
نیزه، تیر شهاب
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
دهی است از دهستان سرکره از بخش برازجان شهرستان بوشهر. در حدود 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و تنباکو و کنجد و خرما و هندوانه، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ زَ)
اسم فارسی مویزج است. (تحفۀ حکیم مؤمن). یک قسم دانۀ سیاه. (ناظم الاطباء). مویز کوهی. دانه ای است دارویی و آن کشندۀ شپش است. مویزج. (ازیادداشت مؤلف). حبی باشد سیاه و بهترین آن مصری بود و آن را مویزج حجری گویند و به عربی زبیب الجبل خوانند یعنی مویز کوهی. (برهان) (آنندراج) :
آن بز نگر که در پی طفلی همی دود
بهر مویزکی که جز آنش عزیز نیست.
خاقانی.
رجوع به مویزج شود.
- مویزک عسلی، اسم فارسی دبق است. (تحفۀ حکیم مؤمن). مویزج عسلی. و رجوع به دبق و نیز ترکیب مویزج عسلی در ذیل مویزج شود.
- مویزک کوهی، مویزج است به فارسی. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به مویزج شود.
، قسمی مار خردجثّه که زهری قتال دارد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نُ یَ)
زمان و هنگام. نوبت و دور، نی لبک، شاخۀ رز. شاخۀ باریک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. در 79 هزارگزی شمال غربی درمیان و 10 هزارگزی جنوب غربی شاخن، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 214 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و چغندر و میوه ها، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران، در 11 هزارگزی مشرق شهرک، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 513 تن جمعیت دارد، آبش از رودخانه، محصولش بنشن و غلات و گردو و میوه های درختی، شغل مردم زراعت و بافندگی است، مزرعۀ سردیک جزء این ده است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(نَزَ)
نیزۀ کوتاه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از مهذب الاسماء). کتاره. (دستورالاخوان). رمح قصیر یا شبه مزراق. (از متن اللغه). ج، نیازک. معرب نیزه است. رجوع به نیزه و رجوع به المعرب جوالیقی ص 332 و نشوءاللغه ص 92 شود، شعله ای چون نیزه که در آسمان پدید آید و آن یکی از اقسام شهب است. ج، نیازک. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است دو ساله از تیره آلاله بارتفاع معادل یک متر که منشا رویش آنرا نواحی بحرالروم (مدیترانه) میدانند امروزه غالبا بعنوان گیاه زینتی پرورش مییابد. برگهای این گیاه پنجه یی و شامل 5 تا 8 قطعه است. گلهایش برنگ بنفش یا سفید و مجتمع بصورت خوشه است. میوه اش برگه و شامل دانه های تیره رنگ و نامنظم و زاویه دار است. از دانه آن که تنها قسمت مورد استفاده این گیاه است پس از خرد شدن بوی قوی و نامطبوع استشمام میگردد. در دانه مویزک آلکالوئیدهایی وجود دارد که عبارتند از: دلفی نین و استافیزگرین آلبومن. دانه های این گیاه علاوه بر دو آلکالوئید مذکور معادل 30 تا 35 درصد مواد روغنی وجود دارد که قابل استخراج است. از دانه آن در طب عوام و در دامپزشکی برای از بین بردن حشرات طفیلی استفاده میشود حب الراس زبیب الجبل کشمش کولی کشمش کاولیان زبیب بری میویزک میویزج مویزج علف شپش اسطافیس اغریا. توضیح وجه تسمیه این گیاه به علف شپش از آنروست که گرد (پودر) دانه هایش دافع حشرات موذی از جمله شپش است. توضیح این گیاه را باعلف شپش که در صفحه 2338 جلد دوم این فرهنگ شرح شده نباید اشتباه کرد زیرا گیاه مذکور بر خلاف این گیاه حشرات و من جمله شپشک دامها را بخود جلب میکند. یا مویزک عسلی گیاه داروش را گویند که دانه هایش بنام حب العصفور مشهورند. توضیح این گیاه بنامهای دبق و مویزه نیز نامیده شده است
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته نام ماه هفتم سال سریانی برابر با بخشی از فروردین و اردیبهشت سال خوری نیزه کوتاه، شهاب بشکل نیزه کوتاه که در آسمان دیده شود: جمع. (عربی) نیازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویز
تصویر نویز
((نُ یْ))
صدای بیش از حد هواگرد که موجب آزار باشد، سر و صدا (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین