جدول جو
جدول جو

معنی نویات - جستجوی لغت در جدول جو

نویات
(نَ وَ)
جمع واژۀ نواه. رجوع به نواه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیات
تصویر نیات
نیت ها، قصدها، عزم ها، آهنگ ها، جمع واژۀ نیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نویان
تصویر نویان
شاهزاده، پادشاه زاده، امیر، فرمانده سپاه
فرهنگ فارسی عمید
(نُ سَیْ یا)
جمع واژۀ نسیّه. رجوع به نسیّه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ وی یا)
جمع واژۀ معنویه. رجوع به معنویه و معنوی شود
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ وی یا)
جمع واژۀ مثنویه تأنیث مثنوی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و اشعار عنصری شعار فصاحت و دلیری دارد... و مثنویاتی که تألیف کرده است هم به اسم خزانۀ یمین الدوله چون شادبهر و عین الحیوه و وامق و عذرا و خنگ بت و سرخ بت هر یک گنج بدایع و خزانۀ حکم... است. (لباب الالباب چ نفیسی ص 269). و رجوع به مثنوی شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ ثَ نَ وَ)
رجوع به ذوثلاث حبات شود
لغت نامه دهخدا
(نی یا)
جمع واژۀ نیت. رجوع به نیت شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
هستۀ خرما. تخم خرما. (غیاث اللغات). نواه. رجوع به نواه شود، وزنی معادل پنج درم سنگ. (یادداشت مؤلف). رجوع به نواه شود
لغت نامه دهخدا
پادشاه زاده، (رشیدی) (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، ترکان ملوک و سلاطین را بدین نام خوانند، (برهان قاطع) (فرهنگ خطی)، از القاب بزرگان ترک است، (انجمن آرا)، امیر، اعظم، (رشیدی)، امیر، فرمانده سپاه، سردار، در عنوان سرداران مغول و ترک آید، (از فرهنگ فارسی معین)، سبدی یا طبقی را نیز گفته اند که از چوب بید بافته باشند، (برهان قاطع) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
مئات الوف، در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغورثیان. (رسایل اخوان الصفا از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مَنْ وی یا)
جمع واژۀ منویه. قصدها. نیتها. نیت شده ها. مقاصد. رجوع به منوی و منویه و نیت شود
لغت نامه دهخدا
(دَ وَ)
جمع واژۀ دواه. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). و رجوع به دواه شود
لغت نامه دهخدا
جمع منوی، خواست ها آهنگ ها کام ها جمع منویه (منوی) توضیح در تداول فارسی غالبابمعنی نیتها بکار رود: (منویات ملوکانه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نونات
تصویر نونات
جمع نون، واتن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیات
تصویر نیات
جمع نیت
فرهنگ لغت هوشیار
مغولی میر، سردار، شاهزاده ایمر، فرمانده سپاه سردار. توضیح در عنوان سرداران مغول و ترک آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایات
تصویر نایات
جمع نای، از ریشه پارسی نای ها نی ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مثنوی، تاو تکان جمع مثنویه (مثنوی) : و (عنصری) مثنویات که تالیف کرده است هم باسم خزانه یمین الدوله چون شاد بهر و عین الحیاه و وامق و عذرا وخنگ بت و سرخ بت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنویات
تصویر معنویات
جمع معنویه، پارسی تازی گشته مینو گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دویات
تصویر دویات
جمع داوه، آمه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویان
تصویر نویان
مأخوذ از مغولی به معنای شاهزاده، امیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نیات
تصویر نیات
((نِ یّ))
جمع نیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معنویات
تصویر معنویات
((مَ نَ یّ))
جمع معنوی. مجموعه آن چه که دارای ارزش یا اعتبار غیرمادی است، مقابل مادیات
فرهنگ فارسی معین
نیات، اهداف، نیت ها، مرادها، منوی ها
متضاد: اعمال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اخلاقیات، روحیات
متضاد: مادیات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نبات
فرهنگ گویش مازندرانی