جدول جو
جدول جو

معنی نووی - جستجوی لغت در جدول جو

نووی
(نَ وَ وی ی)
یحیی بن شرف الدین بن مری بن حسن حزامی دمشقی حورانی نووی، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوزکریا. از اکابر علما و محدثین مذهب شافعی و از زهاد قرن هفتم است. وی به سال 676 هجری قمری در مولد خود نوای دمشق در حدود 45سالگی درگذشته است. او راست:1- الاذکار المنتخبه من کلام سیدالابرار، معروف به حیلهالابرار. 2- الاربعون حدیثا النوویه. 3- التبیان فی آداب حملهالقرآن. 4- التقریب و التفسیر لمعرفه سنن البشیر النذیر. 5- تهذیب الاسماء و اللغات، در رجال. 6- روضهالطالبین و عمده المفتین، در فقه شافعی. 7- ریاض الصالحین من کلام سیدالمرسلین. 8- مقاصدالنووی. 9- المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن حجاج. 10- منهاج الطالبین وعمدهالمفتین. (از ریحانه الادب ج 4 ص 252 و الاعلام زرکلی ج 9 ص 185). و رجوع به قاموس الاعلام ج 6 ص 4673 و لغات تاریخیه و جغرافیه ج 7 ص 96 و معجم المطبوعات ص 1871 و طبقات الشافعیۀ سبکی ج 5 ص 165 و النجوم الزاهره ج 7 ص 278 و آداب اللغه ج 3 ص 243 و مفتاح السعاده ج 1 ص 398 و فهرس الخزانه التیموریه ج 3 ص 307 و هادی المسترشدین ص 471 و دیگر مآخذ مذکور در الاعلام زرکلی ج 9 ص 185 شود
لغت نامه دهخدا
نووی
(نَ وَ وی ی)
منسوب به نوا است و آن شهر کوچکی است از توابع ناحیۀ حوران از نواحی دمشق که منزل ایوب نبی بود و قبر سام بن نوح نیز در آنجاست. (از ریحانه الادب ج 4 ص 252، نقل از مراصدالاطلاع)
منسوب به نوا است و آن دیهی است در سه فرسخی سمرقند. (از ریحانه الادب ج 4 ص 252 از مراصد الاطلاع)
منسوب به نوی که قریه ای است به شام. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوری
تصویر نوری
(دخترانه)
روشنایی، نور (عربی) + ی (فارسی) منسوب به نور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مووی
تصویر مووی
مووی (Movie) واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح ”بفروش“ یا اصطلاح لمپنی ”برفوش“ رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند و با تغییر آدمها و محل وقوع حوادث، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از نوول
تصویر نوول
داستان کوتاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
مربوط به نحو مثلاً قواعد نحوی، کسی که علم نحو می داند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
مربوط به نبی مثلاً حدیث نبوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناوی
تصویر ناوی
سرباز نیروی دریایی
دو استخوان در مچ دست و پا
فرهنگ فارسی عمید
(نَ وَوی یَ)
ابل نوویه، شتر خستۀ خرما خورنده. (از منتهی الارب). شتر که نوی ̍ خورد. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناوی
تصویر ناوی
سربازی که در خدمت نیروی دریائی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
صاحب علم نحو
فرهنگ لغت هوشیار
نجوا در فارسی راز و نیاز، دندش دندنه شرفاک (این واژه در صحاح الفرس برابر با آواز پای مردم آمده و گواه این سروده ابوشکوراست توانگر به نزدیک زن خفته بود زن از خواب شرفاک مردم شنود. در برداشت برهان این واژه که شرفاک نیز خوانده می شود برابر است با: هر صدای آهسته عموما و صدای پای مردم خصوصا)، راز، همراز، ماده خر سرگوشی زیرگوشی، نهفتن آفات ازاطلاع غیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسوی
تصویر نسوی
نسوی در فارسی نسایی از مرم نسا منسوب به نساازمردم نسا
فرهنگ لغت هوشیار
اهل نوبه از مردم نوبه: مجاهد میگوید که لقمان بنده ای بود نوبی گوشهایش سوراخ کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوری
تصویر نوری
شیدی یک کولی یک دوره گرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوول
تصویر نوول
خبر تازه، حکایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوعی
تصویر نوعی
نوعی در فارسی سردکی گنی گونه ای جوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
منسوب به نبی و پیغمبر (ص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوول
تصویر نوول
((وِ))
داستان بلند، قصه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
((نَ بَ))
منسوب به نبی و پیغمبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
((نَ))
دانشمند علم نحو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناوی
تصویر ناوی
سربازی که در نیروی دریایی خدمت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
Syntactic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
Prophetic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
profético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sintático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntaktyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
proroczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
синтаксический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
пророческий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
синтаксичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
пророчий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntactisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
profetisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntaktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی