در تداول، کسی که تهیدست بوده و سر و وضعی درست نداشته و بسبب اتفاقی یا انعام و بخشش کسی به نوائی رسیده و سر و وضع خود را تغییر داده و زندگیش را سامان بخشیده. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). - نونوار شدن، پس از آنکه جامه های مندرسی داشت البسۀ نو و گران قیمت دارا شدن. (یادداشت مؤلف). از فقر و فلاکت خلاص یافتن. جامۀ خلقان و کهنه را به نو بدل کردن
در تداول، کسی که تهیدست بوده و سر و وضعی درست نداشته و بسبب اتفاقی یا انعام و بخشش کسی به نوائی رسیده و سر و وضع خود را تغییر داده و زندگیش را سامان بخشیده. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). - نونوار شدن، پس از آنکه جامه های مندرسی داشت البسۀ نو و گران قیمت دارا شدن. (یادداشت مؤلف). از فقر و فلاکت خلاص یافتن. جامۀ خلقان و کهنه را به نو بدل کردن
معشوقۀ زیبا، در اصل نام معبدی بودایی در بلخ بوده که بت های زیبا در آن قرار داشته است شبستان، حرم سرا، برای مثال فرودآمد از تخت سام سوار / به پرده درآمد سوی نوبهار (فردوسی - ۱/۱۶۵)
معشوقۀ زیبا، در اصل نام معبدی بودایی در بلخ بوده که بت های زیبا در آن قرار داشته است شبستان، حرم سرا، برای مِثال فرودآمد از تخت سام سوار / به پرده درآمد سوی نوبهار (فردوسی - ۱/۱۶۵)
آنکه تازه شروع به سواری کرده باشد. (آنندراج) : همی نوسواریش پنداشتند چو خود از سر شاه برداشتند. فردوسی. دیگری دارد عنانت همچو طفل نوسوار گرچه در ظاهر عنان اختیارت داده اند. صائب (از آنندراج)
آنکه تازه شروع به سواری کرده باشد. (آنندراج) : همی نوسواریش پنداشتند چو خود از سر شاه برداشتند. فردوسی. دیگری دارد عنانت همچو طفل نوسوار گرچه در ظاهر عنان اختیارت داده اند. صائب (از آنندراج)
کسی که تهدیست بوده و سر و وضعی درست نداشته و بسبب اتفاقی یا انعام و بخشش کسی بنوایی رسیده و سر و وضع خود را تغییر داده و زندگیش را سامان بخشیده (ازفرعا. جما) : (کوری چشم کس که خواست نبیند ما و تو باشیم نو نوار علی جان خ) (عارف. دویان. چا. تهران 1337 ص 314)
کسی که تهدیست بوده و سر و وضعی درست نداشته و بسبب اتفاقی یا انعام و بخشش کسی بنوایی رسیده و سر و وضع خود را تغییر داده و زندگیش را سامان بخشیده (ازفرعا. جما) : (کوری چشم کس که خواست نبیند ما و تو باشیم نو نوار علی جان خ) (عارف. دویان. چا. تهران 1337 ص 314)