جدول جو
جدول جو

معنی نوشتنی - جستجوی لغت در جدول جو

نوشتنی
(نِ وِ تَ)
که قابل نوشتن است. که لایق تحریر و کتابت است. که نوشتن و تحریر و ثبت آن ممکن یا به مصلحت باشد:
هرچند نیست درد دل ما نوشتنی
از اشک خود دو سطر به ایما نوشته ایم.
صائب
لغت نامه دهخدا
نوشتنی
(نَ وَ تَ)
نوردیدنی. طی کردنی. رجوع به نوشتن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
مطلبی را با قلم بر روی کاغذ آوردن، نگاشتن، تحریر، کتابت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
فرو پیچیدن، در نوردیدن، نوردن
فرهنگ فارسی عمید
(نِ پِ تَ)
نبشتنی. نوشتنی. رجوع به نوشتنی شود
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ)
نوشیدن. آشامیدن. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). به این معنی نوشیتن درست است. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا
(نِ بِ تَ)
ازدر نبشتن. قابل نوشتن. که باید نوشت. که نوشتن آن سزاست یا لازم است: کاغذ برد تا آنچه نبشتنی است نبشته آید. (تاریخ بیهقی ص 404). هرچه نبشتنی بود نبشته آمد. (تاریخ بیهقی ص 413). و مسعدی را بخواندو خالی کرد، من نسخت کردم تا آنچه نبشتنی بوده به ظاهر و معما نبشت و گسیل کرده آمده. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(نِ وِ تَ)
که نوشتنی نیست. که قابل نوشتن نیست. که به قلم نیاید. مقابل نوشتنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نبشتنی
تصویر نبشتنی
قابل نوشتن شایسته تحریر: کاغذ بردتاآنچه نبشتنی است نبشته آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نپشتنی
تصویر نپشتنی
شایسته نوشتن نوشتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
نور دیدن: (مسالک و طرق و زقاق بقدم اشتیاق می نوشت) (نوشت نویسد خواهد نوشت بنویس نویسنده نویسا نوشته) اندیشه و مطلبی را بوسیله مداد یا قلم بر روی کاغذ آوردن کتابت کردن تحریر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
تحریر کردن، درنوردیدن، پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
تحریر، کتابت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
كتابةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
Author, Write
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
écrire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
писать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
쓰다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
escrever
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
لکھنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
เขียน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
לכתוב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
書く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
kuandika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
pisać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
menulis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
লেখা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
लिखना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
scrivere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
escribir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
schreiben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
schrijven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
писати
دیکشنری فارسی به اوکراینی