جدول جو
جدول جو

معنی نودوش - جستجوی لغت در جدول جو

نودوش
گاو نر جوان که برای اولین بار جهت شخم مورد استفاده قرار گیرد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ / گُو)
تغاری بزرگ و سفالین با دیواره ای بلند برای دوشیدن شیر گاو و گوسفند. گاودوش. شیردوش. رجوع به گاودوش شود
لغت نامه دهخدا
(نَ ئو)
نؤش. توانا و سخت گیرنده. (ناظم الاطباء). توانا و چیره دست. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین، در 68 هزارگزی مغرب آبیک و 5 هزارگزی جادۀ بوئین به قزوین، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 556 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و چغندرقند و پنبه، شغل مردمش زراعت و جاجیم بافی و جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نودول
تصویر نودول
فرانسوی گرهک
فرهنگ لغت هوشیار
دوشنده ی گاو، ظرفی سر پهن برای دوشیدن گاو
فرهنگ گویش مازندرانی