جدول جو
جدول جو

معنی نوجوت - جستجوی لغت در جدول جو

نوجوت
(نَ / نُو)
نوزوت. نوزود. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نوزوت شود
لغت نامه دهخدا
نوجوت
پارسی هندی گشته نوزوت نوزود نورود
تصویری از نوجوت
تصویر نوجوت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ نَ /نِ)
نوطلب. مبتکر. مبدع. که جویای چیزهای بدیع و تازه است
لغت نامه دهخدا
(نَ جِ دِهْ)
دهی است از دهستان ماهی دشت بالا از بخش مرکزی کرمانشاهان، در 23 هزارگزی جنوب کرمانشاهان بر کنار رود خانه مرک، در دشت سردسیری واقع است و 195 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش غلات دیم و لبنیات، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
نوزود. نوجوت. جشن کستی بندی کودک در آیین زردشتی. (مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به خرده اوستا ص 68 و 70 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوزوت
تصویر نوزوت
در جشن کستی بندی کودک در آیین زردشتی
فرهنگ لغت هوشیار