- نهفت
نهفتن، در موسیقی گوشه ای در دستگاه نوا، پنهان، مخفی، برای مثال به خراد برزین جهاندار گفت / که این نیست بر مرد دانا نهفت (فردوسی۱ - ۲/۱۷۱۵)
خفا، خلوت، داخل، پناهگاه،برای مثال که تا زنده ام چرمه جفت من است / خم چرخ گردان نهفت من است (فردوسی - ۱/۱۸۵) جای مخفی، جای خوابیدن،
کنایه از قبر، کنایه از حرم سرا،برای مثال مر این سه گرانمایه را در نهفت / بباید همی شاهزاده سه جفت (فردوسی - ۱/۹۵) کنایه از انبار، کنایه از خزانه، به طور پنهانی
خفا، خلوت، داخل، پناهگاه،
کنایه از قبر، کنایه از حرم سرا،
