جدول جو
جدول جو

معنی نمساوی - جستجوی لغت در جدول جو

نمساوی
اتریشی، اهل کشور اتریش
تصویری از نمساوی
تصویر نمساوی
فرهنگ فارسی عمید
نمساوی
(نَ)
منسوب به نمسا. نمسوی. رجوع به نمسه شود
لغت نامه دهخدا
نمساوی
منسوب به نمسه نمسوی اتریشی: کستیکرمهندس نمساوی که پیش ازعزیمت بساختن این راه مامورشد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مساوی
تصویر مساوی
بد بودن ها، زشت بودن ها، بدحالی ها، جمع واژۀ مساءة و مسائت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مساوی
تصویر مساوی
هم ارزش، برابر، هم اندازه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ)
نابرابر. که مساوی و همسر و به یک مقدار و اندازه نباشند. مقابل مساوی
لغت نامه دهخدا
(مُ)
نعت فاعلی از مصدر مساواه. رجوع به مساواه شود. برابر. (غیاث) (آنندراج). هموار. مستوی. معادل. یکسان. مطابق. راستاراست. علی السویه. همتا. متوازی. طوار. طور. عدل. قیاض. (منتهی الارب) : آن لشکرکوههای چند که مساوی سماء و موازی جوزا بوده در مسافت آن دیار قطع کردند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 338).
- مساوی بودن با، برابر و یکسان و معادل و همتا بودن. (ناظم الاطباء). مقابل بودن. یکی بودن. وجود و عدمش مساوی است.
- مساوی کردن، برابر و یکسان کردن و هموار کردن و راست کردن. (ناظم الاطباء). موازی کردن. تسویه کردن.
، هم قیمت. هم ارزش، در اصطلاح منطق، عبارت از کلی است که موافق باشد با کلی دیگر در صدق. مانند انسان و ناطق. متساویان. (از فرهنگ علوم عقلی از دستورالعلماء) ، در اصطلاح محاسبان، عددی که چون کسور مخرجه را جمع کنی از آن عدد، حاصل جمع با آن عدد مساوی درآید و آن عدد را عدد تام و معتدل نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مساوی
تصویر مساوی
بدیها برابر، هموار، معادل، متوازی، همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
نابرابر، مقابل مساوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساوی
تصویر مساوی
((مَ))
جمع مساوه، کردارهای زشت، بدی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مساوی
تصویر مساوی
((مُ))
برابر، یکسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مساوی
تصویر مساوی
برابر، پایاپای، یکسان
فرهنگ واژه فارسی سره
غیرمساوی، نابرابر، نامعادل، نایکسان
متضاد: برابر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
عدم المساواة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
Uneven
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
inégal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
desigual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
tidak merata
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
ناہموار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
ไม่เท่าเทียม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
不均等な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
לא שווה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
desigual
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
不均匀的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
isiyosawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
düzensiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
অসমান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
असमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
disuguale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
ungleich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
ongelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
нерівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
неровный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
nierówny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامساوی
تصویر نامساوی
불균등한
دیکشنری فارسی به کره ای