جدول جو
جدول جو

معنی نمدآبادی - جستجوی لغت در جدول جو

نمدآبادی(نَ مَ)
منسوب است به نمدآباد که از محله های نیشابور است. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ سَ)
منسوب به اسدآباد همدان و جماعتی از مشاهیر علماء و محدثین بدان نسبت دارند. (انساب سمعانی) (معجم البلدان) ، دندان افکندن شتر بهشت سالگی. (منتهی الارب) ، شش شدن. (تاج المصادر بیهقی). شش تن شدن قوم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
جمال الدین (سید...) مشهور به افغانی. رجوع به جمال الدین (سید...) شود، جمع واژۀ ست ّ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
منسوب به بیدآباد، محلتی بشمال غربی اصفهان، باباحسن بیدآبادی از پهلوانان داستان حسین کرد بروزگار صفویه از آنجاست
لغت نامه دهخدا
(نَ)
محمد طاهر (میرزا...) از ادبا و شعرای قرن یازدهم است، وی مؤلف تذکره ای است که به نام خود او ’تذکرۀ نصرآبادی’ معروف شده است و مشتمل است بر شرح حال قریب یک هزار تن از شاعران معاصر مؤلف. وفات وی در اواخر قرن یازدهم یا اوایل قرن دوازدهم و به هر حال بعد از سال 1099 هجری قمری اتفاق افتاده. او راست:
تا نسیم عطرزلفت بر صبا پیچیده است
عطسه در مغز غزالان ختا پیچیده است
در سر ما نیست گردن تافتن از قید عشق
گوش ما را دست تسلیم و رضا پیچیده است
دل شهید آرزو کردیم از تیغ هوس
خون دل ما را چنین بر دست و پا پیچیده است.
رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 457 و ریحانه الادب ج 4 ص 196 شود
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات، بنشن، ارزن، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنۀ آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، در 36هزارگزی شمال غربی الیگودرز و 2هزارگزی شرق جادۀ شاه زند به ازنا، در جلگه معتدل هوائی واقع است و 1218 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چاه، محصولش غلات و چغندر و پنبه و لبنیات، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا