جدول جو
جدول جو

معنی نماط - جستجوی لغت در جدول جو

نماط
(نِ)
جمع واژۀ نمط. رجوع به نمط شود
لغت نامه دهخدا
نماط
جمع نمط، روش ها
تصویری از نماط
تصویر نماط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نشاط
تصویر نشاط
(پسرانه)
شادی، خوشی، سرزندگی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نماد
تصویر نماد
هر شیء، شخص، دکور یا عملی که در عین حال که معنایی صریح دارد، از اهمیت و معنایی ضمنی نیز برخوردار است. برای مثال سورتمه ای که نام آن رزباد بود، در فیلم همشهری کین (1941- Citizen Kane) ساخته ارسن ولز. این سورتمه نمادی از کودکی و معصومیت شخصیت اصلی فیلم بود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از نشاط
تصویر نشاط
شادی، خوشی، خوشحالی، میل، اراده، سبکی و چالاکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماط
تصویر سماط
آنچه بر زمین بگسترانند و بر روی آن طعام بگذارند، بساط، سفره، خوان، صف، رده، رسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قماط
تصویر قماط
قنداق، قسمت ته تفنگ که از چوب ساخته می شود، پارچه ای که کودک شیرخوار را در آن می بندند، قنداقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نماد
تصویر نماد
نشانه یا علامتی با معنای خاص، سمبل، در ریاضیات هر نشانه یا حرفی که برای نشان دادن کمیت، عمل یا رابطه ای به کار می رود مانند ÷ و ×
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نماک
تصویر نماک
ملاحت، زیبایی، رواج، رونق
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ نمط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قسمها. نوعها. شکلها. طرزها. گونه ها. روش ها.
لغت نامه دهخدا
تصویری از نمای
تصویر نمای
نما: صواب نمازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاط
تصویر نقاط
جمع نقطه، پنده ها دیل ها جمع نقطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمال
تصویر نمال
جمع نمل، مورچگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمام
تصویر نمام
خبرکش، سخن چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشاط
تصویر نشاط
خوشی، خرمی، سرور، شادی، طرب، شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماک
تصویر نماک
نمک. یابی نمک. بی ملاحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماز
تصویر نماز
خدمت و بندگی، خدمتکاری، فرمانبرداری، پرستش، سجود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمار
تصویر نمار
جمع نمر، پلنگان یوز پلنگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماد
تصویر نماد
نمود، نماینده و ظاهر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
نما در فارسی افزونی، بالیدگی گوالش، فربهی، گران شدن نرخ، پر رنگ شدن افزون شدن زیادشدن، بالیدن رشد کردن، افزونی، بالش رشد بالیدگی نمو. یا نشو و نما. نشو: و نشو و نماء درمیان اعراب اتفاق افتاد. توضیح نماء (بمعنی نمو) که اغلب بضم نون خوانده میشود بفتح نون است)
فرهنگ لغت هوشیار
از ریشه پارسی نفت انداز، نفت انبار نفت خیز، چراغ نفتی کسی که قاروره های مشتعل نفط (نفت) را بسوی دشمن پرتاب میکرد نفت انداز: نفاط برق روشن و تندرش طبل زن دیدم هزار خیل و ندیدم چنین مهیب. (رودکی. چا. نف. ج 3 ص 969)، آنکه نفت را مشتعل سازد: هیزم فراوان (آوردند) و نفاطان بیامدند و آتش در آن هیزم زدند، آنکه نفط (نفت) از معدن استخراج کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناط
تصویر مناط
در آویختگی، پیچیدگی، گواه تزده (سند)
فرهنگ لغت هوشیار
پاوند (قنداق)، ریسمان که باآن دست وپای گوسبندرابندند دزد، پاوند ساز پاوند دوز ریسمانی که بدان دست و پای گوسفند را بندند، پارچه ای که بدان دست و پای کودک را بندند، پارچه عریضی که کودک را بدان پیچند: پس در حال دایه بیامد و او را (کودک را) در قماط پیچید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماط
تصویر سماط
رسته و صف، دسته و قطار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماط
تصویر خماط
کبابی بریانپز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انماط
تصویر انماط
جمع نمط، روش ها، گونه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماط
تصویر سماط
((سَ))
بساط، سفره، صف، رده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قماط
تصویر قماط
((قِ))
ریسمانی که با آن دست و پای گوسفند را بندند، پارچه عریضی که کودک را بدان پیچند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مناط
تصویر مناط
((مَ))
درآویختن، آویختگی، تعلیق، جای آویختن، ملاک، سند، مقصد، مطلب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمار
تصویر نمار
ایما و اشاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماز
تصویر نماز
نماژ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نشاط
تصویر نشاط
شادی، شور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماد
تصویر نماد
سمبول، سمبل، مظهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمار
تصویر نمار
اشاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماژ
تصویر نماژ
نماز
فرهنگ واژه فارسی سره