معنی نقائص در لغت نامه دهخدا

جَمعِ واژۀ نقیصه. رجوع به نقیصه و نیز رجوع به نقایص شود

معنی نقائص در فرهنگ لغت هوشیار

نقایص در فارسی، جمع نقیصه، سخن چینی ها آک ها کمبود ها خوی های زشت جمع نقیصه. توضیح، (تکمیل نقایص)،صحیح نیست و بجای آن باید گفت: (رفع نقایص)،صحیح است

معنی نقائص - جستجوی لغت در جدول جو

نقائص

لغت نامه دهخدا

نقائص

فرهنگ لغت هوشیار

نقایص

نقیصه ها، خوی ها و عادات زشت، خصلتهای بد، عیب ها، جمع واژۀ نقیصه

فرهنگ فارسی عمید

عقائص

(عَ ءِ)

عقایص. جمع واژۀ عقیصه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مویهای بافته و تاب داده. (آنندراج). رجوع به عقیصه شود:
معنبر ذوائب معقد عقائص
مسلسل غدایر سجنجل ترائب.
حسن متکلم

لغت نامه دهخدا

وقائص

(وَ ءِ)

جمع واژۀ وقیصه. (اقرب الموارد). سر استخوانهای کوتاه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به وقیصه شود

لغت نامه دهخدا

نحائص

(نَ ءِ)

جمع واژۀ نحوص. رجوع به نحوص شود

لغت نامه دهخدا

نقائه

(غَ بَ)

نقاء. رجوع به نقاء شود