جدول جو
جدول جو

معنی نفیت - جستجوی لغت در جدول جو

نفیت
(غَ هََ)
نفت. نفتان. (اقرب الموارد). رجوع به نفت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفیر
تصویر نفیر
ناله و زاری و فریاد
در موسیقی گوشه ای در دستگاه های همایون و راست پنجگاه
در موسیقی بوق یا شیپوری که از شاخ حیوانات ساخته می شد
کنایه از هجوم، حمله
نفیر عام: کنایه از قیام همۀ مردم برای جنگ با دشمن
فرار کننده، گریزنده، رمنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفریت
تصویر نفریت
التهاب کلیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
کراهت داشتن، ناپسند داشتن، بیزاری و رمیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
مال بسیار، هر چیز گران مایه و مرغوب، گران بها
فرهنگ فارسی عمید
(نَ تَ)
آشی است از آرد و جز آن که به آب یا شیر ترتیب دهند، سطبرتر از سخینه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). کاچی. (بحر الجواهر) (یادداشت مؤلف) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نفقت
تصویر نفقت
نفقه
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به نفت: مربوط به نفت: مواد نفتی، برنگ نفت سیاه تیره، آنچه با نفت روشن شود بخاری نفتی چراغ نفتی، نفت فروش، قسمی انگور اعلا که در قزوین بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
ناخواهانی، تنفر، عدم میل، هزیمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفریت
تصویر نفریت
فرانسوی گرده باد (ورم کلیه) فرانسوی یشم یشب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعیت
تصویر نعیت
پیشی گیرنده پیش بر: اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیر
تصویر نفیر
شیپور، بانگ بلند نای، فریاد، آواز ناله، خروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیز
تصویر نفیز
هموشت (همرقص پای رقص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
گرانمایه و مرغوب و نیکو از هر چیزی، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تراشیده، سم ساییده، ناله، زخم کم، پست بی بها، نالیدن، دم سرد، شانه ساییده، به درد نخور شانه مشط، ناله، فریاد، لاغرکرده لاغرشده (شتر)، تراشیده شده منحوت، نامرغوب نابکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفیت
تصویر کفیت
از هم باز شدن و باز کردن را نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحیت
تصویر نحیت
((نَ))
شانه، مشط، ناله، فریاد، لاغر کرده، لاغر شده (شتر)، تراشیده شده، منحوت، نامرغوب، نابکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفیر
تصویر نفیر
((نَ))
بوق، شیپور، بانگ بلند، ناله و زاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
((نَ))
گرانمایه، قیمتی، نیکو، مرغوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
((نَ رَ))
بیزاری، رمیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
بیزاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
باارزش، گرانمایه، ارزنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
Abhorrence, Aversion, Distastefulness, Repugnance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
aversion, dégoût, répugnance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
aborrecimiento, aversión, disgusto, repugnancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
ঘৃণা , বিরাগ , ঘৃণা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
घृणा , घृणा , घृणा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
ripugnanza, avversione, disgusto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
огиду , відраза , огиду
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
Abscheu, Abneigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
afschuw, afkeer
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
отвращение , отвращение , отвращение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
odraza, awersja, wstręt
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
aversão, desgosto, repugnância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نفرت
تصویر نفرت
kebencian, jijik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی