- نفوس
- نفس ها، جان ها، تن ها، جسدها، خون ها، جمع واژۀ نفس
معنی نفوس - جستجوی لغت در جدول جو
- نفوس
- جمع نفس
- نفوس ((نُ))
- جمع نفس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باارزش، گرانمایه، ارزنده
راهیابی، رخنه، رهیافت، فروروی
لگد زن ستور
ناووس، قبر، گور، دخمه
رمنده، گریزنده
بیزار، نفرت انگیز
بیزار، نفرت انگیز
فرو رفتن در چیزی، کنایه از تاثیر گذاشتن بر کسی، کنایه از راه یافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور هدفی، کنایه از ورود به مکانی به وسیلۀ غلبه، پیش روی
مال بسیار، هر چیز گران مایه و مرغوب، گران بها
نحس ها، نامبارک ها، شوم ها، بد قدم ها، جمع واژۀ نحس
خونی که پس از زاییدن از زنان خارج می شود، ایام زاج بودن زن
رمیدن، بیرون رفتن، دور شدن، روان شدن حجاج از منی به سوی مکه
مردن، گاییدن زن را
فانوس بنگرید به فانوس
بنگرید به ناووس ناووس. افریدون تخت وخوابگاه وناوس خویش بفرمودبزمین تمیشه وطبرستان
جمع نحس، مرخشگان جمع نحس مقابل سعود: و ایام نحوس به اوقات سعودبدل گردد
زایمان زن، زایخون، گرانمایه گردیدن، زچگی زن زچگی زن حالت وضع حمل، ایام زچگی زن. یا ایام نفاس. خونی که پس از زاییدن از زن خارج شود خون ولادت
گرانمایه و مرغوب و نیکو از هر چیزی، قیمتی
بد دل و سست گردیدن
گریزان، شموس، نافر، رمنده، گریزنده، دور شدن
رواکی روانی ژرانی، در آیش خلیدن خلش گهی از بهر او خوابش رمیده گهی خارش به دست اندر خلیده (گرگانی ویس و رامین)، هنایش کار سازی فرو رفتن تیر در هدف، اثر کردن تاثیرکردن، یانفوذکلمه. تاثیر کلام: نفوذ کلمه... بحدیست که در همان اولین مرحله آشنایی طرف را مسحور خود میکند، جاری شدن حکم و فرمان
لقب پادشاهان حبشه نجاشی
درخت موم کویک موم از گیاهان
شیر بیشه
((نُ))
فرهنگ فارسی معین
رمیدن، دور شدن، حرکت کردن حاجیان از منی به سوی مکه، روز (یوم)، روز 12 ذیحجه که حاجیان از منی به سوی مکه حرکت کنند، رمیدگی
Encroachment, Percolation, Permeation, Pervasiveness, Infiltration, Influence
infiltração, influência, invasão, percolação, permeação, pervasividade
infiltración, influencia, invasión, percolación, permeación, omnipresencia
infiltracja, wpływ, wtargnięcie, perkolacja, przenikanie, wszechobecność