جدول جو
جدول جو

معنی نفسانیت - جستجوی لغت در جدول جو

نفسانیت(قَ کَ دَ)
نفسانی بودن. مقابل روحانیت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
انسان بودن، رفتار و کردار خوب مطابق اصول اخلاقی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصرانیت
تصویر نصرانیت
مسیحیت، دین نصاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفسانی
تصویر نفسانی
مربوط به نفس
فرهنگ فارسی عمید
(نَ نی یَ)
تأنیث نفسانی. رجوع به نفسانی شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
منسوب به نفس. از نفس. (یادداشت مؤلف). رجوع به نفس شود، منسوب به نفس اماره. مقابل روحانی: متابعت وساوس شیطانی و موافقت هواجس نفسانی نمودی. (سندبادنامه ص 86).
چه خبر دارد از حقیقت عشق
پای بند هوای نفسانی.
؟
لغت نامه دهخدا
نفسانیه در فارسی مونث نفسانی روانی مونث نفسانی: اعمال نفسانیه، جمع نفسانیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصرانیت
تصویر نصرانیت
دین نصاری، مسیحیت، نصرانی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوسانات
تصویر نوسانات
جمع نوسان، شکروها نوانش ها جمع نوسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
مردمی، آدمیت
فرهنگ لغت هوشیار
نفسانی در فارسی روانی منسوب به نفس مربوط به نفس: پس جنباننده این جسم نخستین عقلی نبود و نه طبعی بلکه نفسانی بود. یا کیفیات نفسانی. حالاتی که در نفس انسانی جریان می یابد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نفسانیه، روانی ها جمع نفسانیه مقابل بدنیات جسمانیات. توضیح 1 این اصطلاح بجای} امور نفسانیه {در زاد المسافرین ص 411 بکار رفته. توضیح 2 مجموعه احساسات افکار انفعالات و افعال مانند: خیال تذکار انتباه حکم غریزه اراده غم شادی خشم ترس امید یا یاس میل شهوت و امثال آن که منسوب و مربوط به روان (روح) هستند و حواس ظاهر از درک آنها ناتوانست وجدانیات کیفیات نفسانی خواطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
((اِ یَّ))
نوعدوستی، انسان بودن، اخلاق نیک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفسانیات
تصویر نفسانیات
((نَ یّ))
جمع نفسانیه (مجموعه احساسات، افکار، انفعالات و افعال که منسوب و مربوط به روح و روان هستند)
فرهنگ فارسی معین
شهوانی، روانی، نفسانیات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
Humanity, Humankind, Humanness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
humanité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
มนุษยชาติ , ความเป็นมนุษย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
ubinadamu, binadamu, utu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
insanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
인류 , 인간성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
人類 , 人間性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
אנושות , אנושיות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
मानवता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
kemanusiaan, umat manusia
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
Menschlichkeit, Menschheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
menselijkheid, mensheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
humanidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
umanità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
humanidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
人类 , 人性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
ludzkość, człowieczeństwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
людство , людяність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
человечество , человечность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انسانیت
تصویر انسانیت
মানবতা , মানবজাতি
دیکشنری فارسی به بنگالی