جدول جو
جدول جو

معنی نفافی - جستجوی لغت در جدول جو

نفافی(نَ فی ی)
جمع واژۀ نفّی ّ. رجوع به نفّی ّ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نافی
تصویر نافی
نفی کننده، رد کننده، دور کننده
فرهنگ فارسی عمید
(شَفْ فا)
لطافت و نازکی و تنکی. (یادداشت مؤلف) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین) ، درخشندگی و تابناکی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شفاف شود
لغت نامه دهخدا
در بیت زیر معنی نوعی پارچه میدهد:
قلمی فوطه و کرباس و ندافی و قدک
یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار.
نظام قاری (دیوان ص 15)
لغت نامه دهخدا
(نَدْ دا)
حلاجی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). پنبه زنی. (ناظم الاطباء). عمل نداف. رجوع به ندّاف شود
لغت نامه دهخدا
منتفی، (اقرب الموارد) (المنجد)، نفی کننده
لغت نامه دهخدا
آب غوره. (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
به رومی حصرم است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه). در یادداشتی که از ترجمه صیدنۀ ابوریحان نقل شده، انفاقین است. و رجوع به حصرم و مادۀ زیر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شفافی
تصویر شفافی
از ساخته های فارسی گویان ترا پدیدی لطافت نازکی، درخشندگی تابناکی
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده پنبه وزی پنبه نی شغل وعمل نداف حلاجی پنبه زنی، دکان نداف حلاجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافی
تصویر نافی
نیسته نیستگر نیگر منتفی، نفی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافی
تصویر نافی
دورکننده، رد کننده
فرهنگ فارسی معین
پنبه زنی، حلاجی
فرهنگ واژه مترادف متضاد