آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نرۀ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب) (از متن اللغه). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقه. (از متن اللغه)
آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نرۀ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب) (از متن اللغه). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقه. (از متن اللغه)
رسن که بر سر چوب بر پهنای کوهان گاو بندند وقت کلبه رانی و آب کشی و جز آن. (منتهی الارب). در نسخۀ چاپ بمبئی هم کلبه رانی آمده ولی هیچ یک معنی نمیدهد، ظاهراً گاب رانی که لغتی در گاورانی است باشد
رسن که بر سر چوب بر پهنای کوهان گاو بندند وقت کلبه رانی و آب کشی و جز آن. (منتهی الارب). در نسخۀ چاپ بمبئی هم کلبه رانی آمده ولی هیچ یک معنی نمیدهد، ظاهراً گاب رانی که لغتی در گاورانی است باشد
واحد نبق است. (از اقرب الموارد). یک عدد کنار. (ناظم الاطباء) ، میوۀ کنار. میوۀ سدر. لوکچه. (یادداشت مؤلف). رجوع به نبق شود. عناب بری. عناب وحشی. (یادداشت مؤلف)
واحد نبق است. (از اقرب الموارد). یک عدد کُنار. (ناظم الاطباء) ، میوۀ کنار. میوۀ سدر. لوکچه. (یادداشت مؤلف). رجوع به نبق شود. عناب بری. عناب وحشی. (یادداشت مؤلف)