جدول جو
جدول جو

معنی نغبقه - جستجوی لغت در جدول جو

نغبقه
(نَ بَ قَ)
آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نرۀ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب) (از متن اللغه). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقه. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نُ رُ قَ)
توک موی پیچیده و مرغول کرده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قصیبهالشعر. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نُ قَ)
نغبقه. (از منتهی الارب). رجوع به نغبقه شود
لغت نامه دهخدا
(غَ بَ قَ)
رسن که بر سر چوب بر پهنای کوهان گاو بندند وقت کلبه رانی و آب کشی و جز آن. (منتهی الارب). در نسخۀ چاپ بمبئی هم کلبه رانی آمده ولی هیچ یک معنی نمیدهد، ظاهراً گاب رانی که لغتی در گاورانی است باشد
لغت نامه دهخدا
(نَ قَ)
واحد نبق است. (از اقرب الموارد). یک عدد کنار. (ناظم الاطباء) ، میوۀ کنار. میوۀ سدر. لوکچه. (یادداشت مؤلف). رجوع به نبق شود. عناب بری. عناب وحشی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نُ بَ)
نغبه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به نغبه شود، کار زشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ بَ)
جرعه. (اقرب الموارد) (متن اللغه) (المنجد) (از مهذب الاسماء). یک آشام آب و جز آن. (منتهی الارب). یک شربت آب. (از مهذب الاسماء). نغبه. (اقرب الموارد) (متن اللغه) ج، نغب، پس خورده. نغبه. ج، نغب، یکبار گرسنه شدن. بی نانخورش گردیدن قوم. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نُ بُ)
گول. (منتهی الارب) (آنندراج). احمق. (ناظم الاطباء) (متن اللغه) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نغبه
تصویر نغبه
هفت (جرعه)، کار زشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغبق
تصویر نغبق
گول
فرهنگ لغت هوشیار