جدول جو
جدول جو

معنی نعلچه - جستجوی لغت در جدول جو

نعلچه
(نَ چَ / چِ)
نعل کوچک، میخ های آهنی که بعوض نعل به زیر پاشنۀ کفش می زنند، نشانی که هندوها بر پیشانی گذارند. (ناظم الاطباء). ظاهراً عبارت از زیوری است که یک طرف آن به شکل هلال باشد و مرصع به جواهر بوده و به هندی آن را ’تیکه’ (به فوقانی هندی به تحتانی رسیده) خوانند و طرف پائین آن را کمانچه. (آنندراج) :
ناصیۀ طفل راست نعلچۀ گوهرین
از صفت خسروان نعل فرس داشتن.
امیرخسرو (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ)
آنکه نعل کفش و میخ و امثال آن سازد، و آن غیر نعلبند مخصوص ستور است. (یادداشت مؤلف). که نعلچه و میخ های مخصوص برای کف کفش و بویژه برای کفش های چرمی و پوتین سازد، آنکه نعل کفش کوبد. که میخ یا نعل به کف کفش مردم کوبد
لغت نامه دهخدا
(نَ لَ)
کفش و جز آن که پاافزار باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). آنچه بدان پای را از تماس با زمین حفظ کنند و آن اخص از نعل است. (از اقرب الموارد) (از المنجد). لغتی است در نعل. (از متن اللغه) ، زوجه. (اقرب الموارد) (متن اللغه). رجوع به نعل شود
لغت نامه دهخدا
(نَ چَ / چِ گَ)
نعلچی گر. آنکه پاشنه های کفش را میخ می زند. (ناظم الاطباء). رجوع به نعلچی و نعلچی گر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نعلچی
تصویر نعلچی
آنکه نعل کفش و میخ و امثال آن سازد
فرهنگ لغت هوشیار