جدول جو
جدول جو

معنی نشناش - جستجوی لغت در جدول جو

نشناش
(نَ)
رجل نشناش، مرد سبک دست در کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مرد سبک در کارش یا در حرکاتش. (از المنجد). نشنشی. (اقرب الموارد) (المنجد). نشنش. (المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَشَ)
ارض نشناشه، زمین شور بی گیاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نِ دِ)
دهی است از دهستان بالک بخش مریوان شهرستان سنندج، در 18 هزارگزی مشرق دژ به سلماس و 8 هزارگزی جنوب راه سنندج به مریوان، در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و175 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و چشمه و قنات، محصولش غلات و حبوبات و لبنیات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نَشْ شا)
وادیی است گیاه شورناک مر بنی نمیر را و در آن جای میان بنی عامر و اهل یمامه جنگی واقع شده است. (از منتهی الارب). و گفته اند:
و بالنشاش مقتله ستبقی
علی النشاش ما بقی اللیالی
فاذللنا الیمامه بعد عز
کما ذلت لواطئها النعال.
؟ (از مجمعالامثال میدانی)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُنْ نَ)
شاعریست
لغت نامه دهخدا
تصویری از نشناس
تصویر نشناس
منکر، انکار کننده، نمک نشناس
فرهنگ لغت هوشیار