جدول جو
جدول جو

معنی نشاکوتی - جستجوی لغت در جدول جو

نشاکوتی
تپه ای در طرف شرقی نوکنده کای قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های کوچک معطر که به عنوان چاشنی و دارو به کار می رود، کتکتو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاکوتی
تصویر سیاکوتی
درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
عمل کاشتن نشاهای برنج و غیره در مزرعه. (یادداشت مؤلف). رجوع به نشا کردن شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
منسوب به نشابور. که اهل نشابور است. رجوع به نیشابوری شود.
- زرّ نشابوری. رجوع به همین ترکیب در ذیل مدخل زر شود
لغت نامه دهخدا
آویشن، گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، هدایت گوید: ’کاکوتی بر وزن یاقوتی’ در برهان و جهانگیری بمعنی آویشن آورده اند ... و ندانسته اند که این لغت غلط است کاکوتی اصلش ’ککلیک اوتی’ است یعنی علف و سبزه کبک و آن نیز ترکی است که ’ککلیک’ کبک را گویند و ’اوت’ علف را، کاکوتی مصحف ’ککلیک اوتی’ ترکی است بمعنی ’کبک گیاه’ و بگمان من کاکوتی همان ژاژ است، (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
دنیوی، انسانی، (ناظم الاطباء)، ارضی، مقابل لاهوتی، رجوع به ناسوت شود
لغت نامه دهخدا
ناسازی، صفت و حالت ناکوک، رجوع به ناکوک شود
لغت نامه دهخدا
حمیدالدین، از مریدان شیخ شهاب الدین سهروردی و از عارفان و شاعران قرن هفتم هجری است، وی در ولایت ناکور هندوستان به زراعت اشتغال داشت و از دست معین الدین چشتی (متوفی 634 هجری قمری) خرقه پوشیده است، رسالاتی در تصوف تصنیف کرده است، از آنجمله است: رسالۀ راحت القلوب و عشق نامه، او راست:
آن را که به تهمت معاصی گیرد
هر عذر که گوید همه را بپذیرد
وآن را که به دوستی بخواند در پیش
با تیغ بلا سرش ز تن برگیرد،
رجوع به ریاض العارفین ص 104 و ریحانه الادب ج 4 ص 161 شود
شیخ ناکوری حسین ناکوری، از عرفای هند است، او راست: تفسیر قرآن و شرحی بر سوانح العشاق غزالی و شرح قسم سوم مفتاح العلوم سکاکی، وی به سال 901 هجری قمری درگذشته است، (ازریحانه الادب ج 4 ص 160 از خزینه الاصفیاء ج 1 ص 406)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
جمهوری آزاد دارای استقلال داخلی از جمهوریهای شوروی سابق به مشرق سیبری به مساحت چهار میلیون گز مربع دارای سیصد هزار تن سکنه. کرسی آن یاکوتسک است. کشوری کم جمعیت است و آب و هوای آن نامساعد و سخت سرد میباشد. تجارت آن پوست حیوانات است و دارای رگه های معدنی زرخیز لنا است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(نُ وا)
جمع واژۀ نشوی. (یادداشت مؤلف). رجوع به نشوی ̍ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نشابوری
تصویر نشابوری
منسوب به نشابورنیشابوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاکوتی
تصویر کاکوتی
از ککلیک اوتی ترکی پورچینک اشترپای
فرهنگ لغت هوشیار
خاکی این جهانی منسوب به ناسوت زمینی ارضی این جهانی. ناسودمند. نامفیدمضرزیان بخش، بی فایده بیحاصل بیهوده مقابل سودمند
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است
فرهنگ فارسی معین