جدول جو
جدول جو

معنی نسن - جستجوی لغت در جدول جو

نسن
(نَ سِ)
دهی است از دهستان اوزرود بخش نور شهرستان آمل، در 30 هزارگزی مغرب بلده و 19 هزارگزی مشرق راه چالوس به تهران در حدود کندوان در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات و لبنیات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نسن
روستایی از توابع نمارستاق نور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
نااندیشیده، نیندیشیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسناس
تصویر نسناس
جانوری افسانه ای و موهوم شبیه به انسان که هیکلی مهیب دارد، در علم زیست شناسی نوعی از بوزینه، میمون آدم نما
فرهنگ فارسی عمید
(سِ سِ)
حرام مغز و آن چیزی است سفید از جنس عصب که میان سوراخهای مهرۀ پشت و گردن میباشد و خوردن آن حرام است. (منتهی الارب). تیزی مهره های پشت. (غیاث) (آنندراج). سر استخوانهای سینه و کنارۀ استخوانهای پهلو که در سینه است. ج، سناسن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). سر استخوان پهلو از سوی پشت. ج، سناسن. (مهذب الاسماء). سر استخوانهای پهلو از سوی پشت یااز سوی سینه با تیزی مهره های پشت. (یادداشت مؤلف). رجوع به دزی ج 1 ص 693 شود، تشنگی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، سر چرخ دول. (ناظم الاطباء). سر چرخ دلو. سنسنه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ سَ)
سخن نافصیح و غیربلیغ. (برهان) (ناظم الاطباء). سنسان. رجوع به سنسان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
نفهمیده، نپائیده، پرت و پلا
فرهنگ لغت هوشیار
دیو مردم، غول، آنکه بشکل انسان بود ولی خوی و سرشت انسانی در وی نباشد سیر، رفتار، نشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنسن
تصویر سنسن
ویشمغز (مغز حرام) تشنگی، نوک سر هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسناس
تصویر نسناس
((نَ یا نِ))
جانوری افسانه ای شبیه به انسان که هیکلی ترسناک دارد، غول، آدم بدهیبت و بدجنس، میمون آدم نما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
محاسبه نشده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
Unthinkingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
sans réfléchir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دانستن
فرهنگ گویش مازندرانی
خندیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بندسن، برخورد کردن، دعوا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
bila kufikiri
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
생각 없이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
โดยไม่มีการคิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
不经思考地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
考えずに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
ללא מחשבה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
tanpa berpikir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
düşüncesizce
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
необдуманно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
অচিন্তনীয়ভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
बिना सोच-विचार के
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
senza pensare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
irreflexivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
gedankenlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
gedachteloos
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
необдумано
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
bezmyślnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
irrefletidamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نسنجیده
تصویر نسنجیده
بغیر سوچے سمجھے
دیکشنری فارسی به اردو