جدول جو
جدول جو

معنی نستم - جستجوی لغت در جدول جو

نستم
(نِ تَ)
جای نشستن. جای توقف. آشیانه. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس) ، نژم. (شعوری ج 2 ص 402 از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رستم
تصویر رستم
(پسرانه)
تنومند، قوی اندام، قهرمان بزرگ شاهنامه، در زبان قدیم ایرانی مرکب از رس (بالش، نمو) + تهم (دلیر، پهلوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
(دخترانه)
باد ملایم، باد خنک، بوی خوش، نصرت نکیسا، نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی، باد بسیار آرام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نستر
تصویر نستر
(دخترانه)
نام راهبی همزمان با انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نستک
تصویر نستک
پنبۀ زده شده که آن را باریک پیچیده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استم
تصویر استم
ستم، ظلم، جور، آزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رستم
تصویر رستم
بزرگ تن، تنومند، بلندبالا، خوش اندام، مرد دلیر و شجاع، پهلوان، برای مثال پهلوان شد سوی موصل با حشم / با هزاران رستم و طبل و علم (مولوی - ۸۲۹) . در اصل نام پهلوان شاهنامه بوده است
فرهنگ فارسی عمید
جریان ضعیف هوا که جهت وزش آن در مواقع مختلف تغییر می کند مانند نسیم خشکی هنگام شب به سمت دریا و نسیم دریا هنگام روز به جانب خشکی، هوای خنک، باد ملایم، بوی خوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نستر
تصویر نستر
نسترن، نام درختچه و گلی خوش بو به رنگ سرخ یا سفید، کوچک تر از گل سرخ که در هر شاخه اش چندین گل شکفته می شود، ترن، نسترون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شستم
تصویر شستم
چیزی که در مرتبه شصت واقع شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
هر آدم شجاع و دلاوری که به رستم زال نسبت دهند، بلند بالا، بزرگ تن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
باد نرم، دم باد، باد خوش، باد خنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نستی
تصویر نستی
نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نستک
تصویر نستک
پنبه زده وباریک پیچیده
فرهنگ لغت هوشیار
نسترن: عیسی خلال کرده ازخارهای گلبن ادریس سبحه کرده ارغنچه های نستر. (خاقانی. سج. 193)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسام
تصویر نسام
جمع نسیم، نرمباد ها بزانه ها روان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستم
تصویر بستم
بیستم در مرحله بیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استم
تصویر استم
صیغه اول شخص مفرد از مصدر (استن) ام هستم جور جفا ظلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
((نَ))
باد خنک و ملایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نستر
تصویر نستر
((نَ تَ))
مخفّف نسترن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نستک
تصویر نستک
((نِ تَ))
پنبه حلاّجی شده که آن را باریک پیچیده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رستم
تصویر رستم
((رُ تَ))
جهان پهلوان ایران از مردم زابلستان که دارای قدرتی فوق بشری بود، شجاع، دلیر، پهلوان
رستم و یک دست اسلحه: کنایه از تنها وسیله یا امکان موجود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استم
تصویر استم
((اِ تَ))
ستم، ظلم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
Breeziness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
brise
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
brisa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
bryza
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
бриз
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
бриз
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
briesje
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
Brise
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
brisa
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
brezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
मंद हवा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
মৃদু বাতাস
دیکشنری فارسی به بنگالی