جدول جو
جدول جو

معنی نسبی - جستجوی لغت در جدول جو

نسبی
دارای روند مقبول، دارای نسبیت
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
فرهنگ فارسی عمید
نسبی
مربوط به نسب، مقابل سببی، دارای قرابت و خویشاوندی مستقیم از طریق پدر و مادر
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
فرهنگ فارسی عمید
نسبی(نَ سَ)
منسوب به نسب. (ناظم الاطباء) ، مقابل سببی.
- قرابت نسبی، خویشاوندی از طرف پدران، چون برادری وعموزادگی
لغت نامه دهخدا
نسبی(نِ بی ی / نِ)
منسوب به نسبه. رجوع به نسبت و نسبه شود.
- شرکت نسبی. رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل شرکت شود.
- صفت نسبی. رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل صفت شود.
، اضافی. اعتباری. متضایف. متضایفه. (یادداشت مؤلف).
- امور نسبی، امور اعتباری
لغت نامه دهخدا
نسبی
قرابت و خویشاوندی مستقیم و پدر مادری
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
فرهنگ لغت هوشیار
نسبی((نَ سَ))
منسوب به نسب
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
فرهنگ فارسی معین
نسبی
کمابیش
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
فرهنگ واژه فارسی سره
نسبی
نسبيٌّ
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به عربی
نسبی
Relative
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نسبی
relatif
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نسبی
شراکت پنجاه پنجاه
فرهنگ گویش مازندرانی
نسبی
نسبتی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به اردو
نسبی
relativo
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نسبی
relativo
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نسبی
względny
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به لهستانی
نسبی
относительный
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به روسی
نسبی
відносний
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نسبی
relatief
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به هلندی
نسبی
เชิงสัมพันธ์
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به تایلندی
نسبی
relativo
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
نسبی
יחסי
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به عبری
نسبی
相対的な
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
نسبی
相对的
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به چینی
نسبی
wa jamaa
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
نسبی
상대적인
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به کره ای
نسبی
relatif
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
نسبی
relativ
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به آلمانی
نسبی
আপেক্ষিক
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به بنگالی
نسبی
रिश्तेदार
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به هندی
نسبی
relatif
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
نسبی بودن
فرهنگ فارسی عمید
نسبی بودن، یافرضیه نسبی فرضیه ایست که اینشتین آنرامعرفی کرده. درین فرضیه بجای فاصله بین اشیافاصله بین حوادث درنظرگرفته میشودوزمان وفضاباهم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی بروابط ریاضی است نه به اشیاوازنظرریاضی قابل تاییدمیباشد. توضیح نیوتن بدون وارسی دقیق نظریه قدیمی زمان ومکان مطلق را قبول کرده بودوعقیده داشت که جهان درزمان مطلق مستقل از پدیدارهایی که درآن رخ میدهدونیزدرمکان مطلق غیرقابل تغیریعنی فضای سه بعدی هندسه اقلیدس - که مستقل است ازاشیایی که درآن جای دارد - قرارگرفته است نیوتن معتقد بمفهوم مطلق ثالثی هم بودبدین نحوکه مقدار ماده راتغییرناپذیرمیدانست اعم ازاینکه آن درحالت سکون باشدیادرحال حرکت} اینشتین {بکلی منکرمطلقیتاین مفاهیم سه گانه است وآنهارانسبی واضافیمیداند. بر حسب این نظریه: اولا - زمان مطلق وقرارگرفت بالنتیجه مقارنه زمانی مطلق وجودندارد وزمان دردودستگاهی که بایکدیگرارتباطی نداشته باشد یکی نیست زیرادوامری که دریک دستگاه مثلادرزمین دریک زمان روی می دهدو یک ناظرکه درکره زمین جای داردمقارنه ظنها رابوسیله علایم بصری یاالکتریکی درمی یابد برای کسی که دردستگاه متحرک دیگری است و نسبت بزمین تغییرمکان می دهدازحیث زمان مقارن نیست. مثلافرض کنیم که درشکل مقابل ناظر نسبت به دوواقعه و که درزمین رخ میدهد درزمین دورمسافت مساوی نسبت به آن دو واقعه قرارگرفته باشدووقوع این واقعه راتوسط علایم بصری یاالکتریکیی که ازآن دو برمی خیزد وبایکدیگرمنطبق می شود درمی یابد البته این دو واقعه رازمانامقارن می داندامابرایمشاهده کننده که درکره متحرک دیگری قراردارد وقتی این دوواقعه مقارن خواهدبودکه درست در روی خط عمودی که از اخراج شده باشدقرار گیردلکن اگرباکره ای که درآن است نسبت به کره زمین تغییرمحل یافت یعنی مثلادر دیگراین دوواقعه متقارن نخواهدبودزیرا که چون مسافت میان و بیش ازمسافت بین و است نوریاعلامت الکتریکی نمی تواند این دومسافت مختلف رادرمدت مساوی طی کندباین ترتیب ظنچه برای یک تن مقارن است ممکن است برای دیگری مقارن نباشد، ازاینجانتیجه می گیریم که مقارنه زمانی و بالتبع زمان ازاموراضافی ونسبی است. ثانیا - مکان هم مطلق ومستقل ازآنچه درآن جای داردنیست بلکه تابع ماده ایست که در آنست وجهان درفضایی که اقلیدس وصف کرده است واقع نیست بلکه درفضایی کروی قرار گرفته است. ثالثا - جرم مطلق هم وجودندارد وجرم یک جسم بستگی داردبسرعت سیروحالت درونی ودرجه حرارت آن وبرحسب تغیرآنها می کند. باین نحوعلم مکانیک قدیمی درباره اجسامی که سرعت آنهاازسرعت حرکت ستارگان بیشترباشد صادق وقابل اعمال نیست. بنابراین دیگرقوه ای مانندجاذبه عمومی موجب گردش زمین بدورآفتاب نیست بلکه انحنا فضاعلت آنست وجذابیت خاصیت هندسی جهان است بدین وجه حرکات دوری ستارگان وانحراف اشعه نورانیی که از ستارگان نزدیک بخورشیدصادرمیشود بوسیله انحنا فضا تبیین می گردد. درجهان منحنی خط منحنیی که مسیرسیارات است کوتاه ترین فاصله است یعنی برخلاف آنچه درهندسه اقلیدس دیده ایم - که اقصرفاصله بین دونقطه خط مستقیم است - دراین هندسه اقصرفاصله میان دونقطه خط منحنی است. اینشتین ازمطالعات خودباین نتیجه میرسدکه جهان هرچندنامحدود است (یعنی ازحدودمتصورتجاوزمی کند) متناهی است. دراین جهان موجودی منحنی که بسرعت نور بجنبدبعدازچندبلیون سال بنقطه ای که از آنجاحرکت کرده استخواهدرسید. بااین نظریه وقایعی مانندبی نظمی های حرکت عطاردرا که بانظریه نیوتن تطبیق نمی شد، می توان تبیین کرد. علاوه برین درعکسهایی که هنگام کسوف کلی خورشیدازآسمان برداشته اندبخوبی دیده می شودکه اشعه نورانیی که ازستارگان برخاسته است درمجاورت خورشیدانحراف می پذیردواین آزمایش صحت نظریه اینشتین را تاییدمی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبیه
تصویر نسبیه
نسبیت در فارسی وابستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
((نِ یَّ))
نسبی بودن، نام فرضیه ای است که انشتین آن را معرفی کرد. در این فرضیه به جای فاصله بین اشیاء فاصله بین حوادث در نظر گرفته می شود و زمان و فضا با هم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی به روابط ریاضی است نه به اشیاء و از نظر ریاضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
Relativity
دیکشنری فارسی به انگلیسی