نوشخوارنده. آنکه به لذت چیزی را خورد. شادخوار. (فرهنگ فارسی معین) : شادخواراز تو سلاطین و تو را گشته مطیع نوش خوار از تو رعایا و تو را گفته دعا. بوالفرج رونی
نوشخوارنده. آنکه به لذت چیزی را خورد. شادخوار. (فرهنگ فارسی معین) : شادخواراز تو سلاطین و تو را گشته مطیع نوش خوار از تو رعایا و تو را گفته دعا. بوالفرج رونی