املس الرأس. (یادداشت مؤلف). زنی که هر دو جانب پیشانیش موی رفتگی دارد. (از اقرب الموارد). تأنیث انزع. رجوع به انزع و نزع شود، جبهه نزعاء، پیشانی فراخ. (مهذب الاسماء)
املس الرأس. (یادداشت مؤلف). زنی که هر دو جانب پیشانیش موی رفتگی دارد. (از اقرب الموارد). تأنیث انزع. رجوع به انزع و نَزَع شود، جبهه نزعاء، پیشانی فراخ. (مهذب الاسماء)
آلیز. (منتهی الارب) (آنندراج). جفتک. جفته. لگد پراندن ستور. جفتک پراندن ستور. در المنجد و اقرب الموارد این کلمه به کسر و ضم اول آمده است (ن / ن ) و در منتهی الارب و به نقل از آن آنندراج به صورت متن. رجوع به نزاء و نزاء شود
آلیز. (منتهی الارب) (آنندراج). جفتک. جفته. لگد پراندن ستور. جفتک پراندن ستور. در المنجد و اقرب الموارد این کلمه به کسر و ضم اول آمده است (ن ِ / ن ُ) و در منتهی الارب و به نقل از آن آنندراج به صورت متن. رجوع به نِزاء و نُزاء شود