جدول جو
جدول جو

معنی نزلات - جستجوی لغت در جدول جو

نزلات
(نَ زِ /زَ)
استقامت و درستی احوال. گویند: ترکتهم علی نزلاتهم، یعنی گذاشتم ایشان را بر استقامت و درستی احوال. (منتهی الارب) ، أی علی استقامه احوالهم. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) (المنجد). زاد ابن سیده: ’لایکون الا فی حسن الحال’. (اقرب الموارد) ، منازل: ترکتهم علی نزلاتهم، گذاشتم ایشان را در منازل آنها. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نزلات
(نَ زِ)
جمع واژۀ نزله. (منتهی الارب). رجوع به نزله شود
لغت نامه دهخدا
نزلات
(نَ زَ)
مرّات. دفعات. جمع واژۀ نزله، به معنی مره. (ازاقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به نزله شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زلات
تصویر زلات
زلت ها، خطاها، لغزش ها، گناه ها، جمع واژۀ زلت
فرهنگ فارسی عمید
(نُ بَ)
جمع واژۀ نبله. (المنجد). رجوع به نبله شود
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
جمع واژۀ نزعه. رجوع به نزعه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
تباهی ها. (یادداشت مؤلف) ، وساوس. (یادداشت مؤلف). جمع واژۀ نزغه. (اقرب الموارد). رجوع به نزغه و نزغ شود: به نزغات شیاطین موارد آن محبت منغص گشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 238). در سابقه نزغات شیاطین در افساد معاقد وداد و هدم قواعد اتحاد تأثیر کرده است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 177)
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
جمع واژۀ نزوه. رجوع به نزوه شود
لغت نامه دهخدا
(نُ)
آنچه از شبنم و تگرگ و باران و برف بر زمین افتد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مَزِ / زَلْ لا)
جمع واژۀ مزله. رجوع به مزله شود
لغت نامه دهخدا
(مَ زِ)
جمع واژۀ منزل. (ناظم الاطباء). رجوع به منزل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ نَزْ زُ)
جمع واژۀ تنزل. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(زَلْ لا)
جمع واژۀ زله. (ناظم الاطباء). بمعنی لغزش ها مراد ازآن خطاها. (غیاث اللغات) (آنندراج) : زلات او به نظر عفو و اغماض ملاحظه می افتاد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341). رسولان به شفاعت تجاوز از زلات اخلاطیان چند نوبت بفرستادند. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نزغات
تصویر نزغات
جمع نزغه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزقات
تصویر نزقات
جمع نزق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزلات
تصویر تنزلات
جمع تنزل
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زله، پالغزها میهمانی ها جمع زلت. لغزشها خطایا، ولیمه ها مهمانیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلات
تصویر زلات
((زَ لّ))
جمع زلت، لغزش ها، خطاها، ولیمه ها، مهمانی ها
فرهنگ فارسی معین