بانگ کردن آهو. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یا به خصوص بانگ کردن تکه و آهوی نر به وقت گشنی. (منتهی الارب) (آنندراج). نزیب. نزاب. (اقرب الموارد)
بانگ کردن آهو. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یا به خصوص بانگ کردن تکه و آهوی نر به وقت گشنی. (منتهی الارب) (آنندراج). نزیب. نزاب. (اقرب الموارد)
کاج. تازه و خوب، بی آلایش پاکدامن، خرم پاک وپاکیزه خوش وخرم: نه بااو مقاومت می توانم کردن ونه ازاینجا تحویل که موضع خوش وبقعت نزه است، پرگیاه ودورازمردم، دورازبدی بی آلایش پاکدامن
کاج. تازه و خوب، بی آلایش پاکدامن، خرم پاک وپاکیزه خوش وخرم: نه بااو مقاومت می توانم کردن ونه ازاینجا تحویل که موضع خوش وبقعت نزه است، پرگیاه ودورازمردم، دورازبدی بی آلایش پاکدامن