جدول جو
جدول جو

معنی نرماشیر - جستجوی لغت در جدول جو

نرماشیر
(نَ)
شهری است (به ناحیت کرمان) خرم و جائی آبادان و بانعمت و جای بازرگانان. (حدودالعالم). شهر مشهوری است از شهرهای بزرگ کرمان در یک منزلی بم و نیز در یک منزلی فهرج از طرف صحرا. (از معجم البلدان). نام شهری از بلاد کرمان قریب به شهر بم و معمور و آباد و دارزین ناحیه ای است از آنجا با هوای سرد که در تابستان آنجا توان ماند. (انجمن آرا) (آنندراج). این نام بر مجموعۀ دهات و آبادیهای قسمت شرقی بم اطلاق میشود، و آن ناحیتی است با هوای گرم و حنا و خرمای فراوان. رجوع به بم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کماشیر
تصویر کماشیر
صمغ کرفس کوهی، صمغی زرد رنگ با بوی تند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قماشیر
تصویر قماشیر
کماشیر، صمغ کرفس کوهی، صمغی زرد رنگ با بوی تند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
آرماویر. موضعی در ارمنستان که وال ارشک در آنجا هیکلهائی بیاد نیاکان خود و نیز برای آفتاب و ماه ساخته بود. (ایران باستان 2608) ، درم و دینار. (برهان) (مؤید الفضلاء از زفان گویا)
لغت نامه دهخدا
(کِ رِ یِ)
ریل (راه آهن) که در روی آن چرخ دندانه دار لوکوموتیو حرکت می کند. این نوع ریل در راههای بسیار سراشیب به کار می رود. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
معرب کماشیر است. صمغ کرفس کوهی باشد. بول را براند و حیض آورد. (آنندراج) (برهان). آن صمغی باشد هندی مانند جاوشیر و بعضی گویند طلی است زبان گز شبیه جاوشیر. (از بحر الجواهر). و رجوع به فهرست مخزن الادویه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ مَ)
گویند که دارویی است از اجزای اکسیر. (فرهنگ جهانگیری). دارویی است از اجزای اکسیر و کیمیا. (برهان) (ازفرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). دارویی که از آن اکسیر خالص سازند. (شرفنامۀ منیری). اقسام الکسیر (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
دهی است از دهستان قیلاب بالابخش الوار گرم سیری شهرستان خرم آباد واقع در 3 هزارگزی شمال خاوری حسینیه و 24 هزارگزی خاور شوسۀ خرم آباد به اندیمشک. منطقه ای است گرم سیری. دارای 196 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه بلارود تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش بافی و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ بردکی قلاوند بوده زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ مِ)
کنایه از تازیانه باشد. (برهان) (آنندراج). تازیانه. (ناظم الاطباء) ، دوال. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
صمغی باشد مانند جاوشیر و آن صمغ کرفس کوهی است، بول را براند و حیض آورد و در مسهلات نیز بکار برند. (برهان) (آنندراج). صمغ کرفس کوهی که شبیه به جاوشیر است. (ناظم الاطباء). معرب آن قماشیر. (حاشیۀ برهان چ معین). کناشیر. گاو شیر. (فرهنگ فارسی معین). صمغ کرفس کوهی شبیه به جاوشیر و گویند اسم هندی جاوشیر است. (تحفۀ حکیم مؤمن). قماشیرو آن صمغی است که از هند آرند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : احوال او همچون جاوشیر است و این قوی تر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قماشیر
تصویر قماشیر
پارسی تازی گشته کماشیر (صمغ کرفس کوهی) صمغ کرفس کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی چنگلک، چنگکی در راه آهن ریل (راه آهن) که در روی آن چرخ دندانه دار لوکوموتیو حرکت میکند. این نوع ریل در راهها بسیار سرا شیب بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
((کِ رِ یِّ))
ریل (راه آهن) که در روی آن چرخ دندانه دار لوکوموتیو حرکت می کند. این نوع ریل در راه های بسیار سراشیب به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
الحياة الطّبيعيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
Normality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
нормальность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
нормальність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normaliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
Normalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
सामान्यता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
معمول
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
ความปกติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
נורמליות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
正常
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
hali ya kawaida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
정상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalite
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
normalitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
সাধারণতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نرمالیت
تصویر نرمالیت
正常
دیکشنری فارسی به چینی