جدول جو
جدول جو

معنی نرسیانه - جستجوی لغت در جدول جو

نرسیانه
(نِ نَ)
واحد نرسیان. (یادداشت مؤلف) (منتهی الارب). رجوع به نرسیان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
ویژگی آنچه از روی ناشی گری و بی تجربگی انجام شود، با ناشی گری، از روی ناشی گری و بی تجربگی
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
خرمای نیکو و جید. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی است از خرما. (مهذب الاسماء). نوعی از خرمای نیکو. (ناظم الاطباء). نوعی خرما است و آن بهترین خرماهاست. (از اقرب الموارد). و نیز رجوع به اقرب الموارد شود
لغت نامه دهخدا
(بَنَ / نِ)
رستینی باشد که تخم آن مانند تخم کرفس است. علت جرب را نافع باشد. (برهان) (آنندراج) ، رنگ بگردانیدن چنانکه پوست چهره در آفتاب.
- برشته کردن به آتش، همه یا بخش مهم رطوبت و تری را گرفتن. (یادداشت مؤلف). بریان کردن. سرخ کردن. بودادن. بر آتش یا تابه و مانند آن نهادن نان یا چیزی تا سرخی گیرد. (یادداشت مؤلف). برتابۀ بی آب یا ریگ تفته پختن چنانکه صورت آن رنگ بگرداند بزردی یا سرخی: نان را برشته کردن. گندم را برشته کردن.
- برشته کرده، مسلوق. مسلوقه. بی آب پخته شده. (یادداشت مؤلف).
- گندم برشته، گندم بوداده. (یادداشت مؤلف).
- نان برشته، نان نیک پخته بر اثر تیز کردن آتش یا دیر بیرون کردن آن از تنور. (یادداشت مؤلف).
، بمناسبت بریانی و سوختگی، غمین ودردمند.
- یار برشته، کنایه از یار دردمند. (آنندراج) :
جز داغ جگرسوز که یاری است برشته
در کس نتوان بست دل امروز که یاراست.
واله هروی (آنندراج).
، هرچه مرغوب و محجوب باشد. (غیاث) (آنندراج).
- چهرۀ برشته، کنایه از چهرۀ آتشین. (آنندراج) :
سمنبران بلب آبدارچون گهرند
بچهره از جگر عاشقان برشته ترند.
صائب (آنندراج).
- حسن برشته، کنایه از حسن سبزه. سبز و ته گلگون. (غیاث اللغات) (آنندراج) (بهار عجم). یعنی ملیح مایل بسرخی. (غیاث اللغات).
، محکم بافته. هنگفت. صفیق. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نرسیان
تصویر نرسیان
نوعی ازخرمای نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسخانه
تصویر درسخانه
دبستان آموزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
ندانمکارانه نا آزموده باناشیگری: (اکنون در قسمت کم عمق آب با دست و پا ناشیانه چلپ چلاپ میکرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
Timidly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
Oafishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
de manière maladroite
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
timidement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
timide
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
in modo goffo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
secara kikuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
भद्दे ढंग से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
อย่างขี้อาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
আনাড়িভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
dengan malu-malu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
tímidamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
torpemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
胆怯地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
timidamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
tölpelhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
timidamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
klungelig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
незграбно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
nieśmiało
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
неуклюже
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
сором'язливо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
niezdarnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
schüchtern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
робко
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
desajeitadamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
어색하게
دیکشنری فارسی به کره ای