معنی نخچیرسازی در لغت نامه دهخدا

صیادی. شکارچی گری. (از ناظم الاطباء)

معنی نخچیرسازی در فرهنگ لغت هوشیار

عمل وشغل نخچیرسازصیادی

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

(نَ)

عمل نخچیرسوز. رجوع به نخچیرسوز شود

(نَ)

عمل نخجیرساز:
عقابی که نخجیرسازی کند
به ناورد صد گونه بازی کند.
نظامی

(اَ کَ)

صیاد. شکارچی. (ناظم الاطباء)

(پَ / پِ)

آنکه در صید و شکار اسراف میکند. (از ناظم الاطباء)

(دُ)

شکاری. نخجیرکننده:
رها کن به نخجیر این کبک باز
بترس از عقابان نخجیرساز.
نظامی

عمل نخچیرسوزشکارافکنی

شکارچی صیاد

صیادی شکارکردن صید: درخت افکن بودکم زندگانی بدرویشی کشدنخچیربانی. (نظامی)

آنکه درشکاراسراف کندشکارافکن